به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی

3380عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گرفت از رشک رویت ماه تابی
که چون رویت نباشد ماهتابی
به ظلمات شب هجران اسیرم
مگر روزی برآید آفتابی
در این آتش که من بودم ز هجران
نزد بر روی من جز دیده آبی
به امید خیال روی خوبت
به جان تو که مشتاقم به خوابی
دلم بر آتش هجرت کبابست
ز وصلت شکّری ده یا کبابی
ندارم چاره ای با چشم مستش
ز عشقش می کشم هر دم عذابی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...2شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 3شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 4شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 5شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 6شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...7شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 8شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 9شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 10شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 11شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 12شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 13شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...14شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 15شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 16شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...17شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 18شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...19شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 20شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 21شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 22شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 23شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 24شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...25شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...26شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 27شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...28شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 29شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 30شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 31شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 32شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 33شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...34شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 35شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 36شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...37شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 38شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 39شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 40شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 41شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 42شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 43شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 44شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 45شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 46شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 47شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...48شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 49شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...50شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 51شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 52شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 53شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 54شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...55شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 56شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 57شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 58شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 59شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 60شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 61شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 62شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 63شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 64شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 65شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...66شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 67شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 68شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 69شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...70شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 71شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 72شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 73شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 74شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 75شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 76شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 77شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 78شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 79شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 80شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 81شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...82شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 83شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...84شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 85شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 86شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 87شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 88شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 89شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 90شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...91شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...92شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 93شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...94شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 95شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...96شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 97شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 98شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 99شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 100شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 101شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 102شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 103شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 104شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 105شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 106شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 107شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 108شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 109شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 110شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...111شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 112شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 113شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 114شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 115شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 116شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 117شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...118شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 119شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...120شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 121شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 122شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 123شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...124شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 125شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...126شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...127شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 128شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 129شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 130شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 131شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 132شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 133شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 134شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 135شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 136شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 137شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 138شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 139شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 140شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 141شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 142شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 143شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 144شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 145شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 146شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 147شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 148شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 149شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 150شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 151شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 152شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 153شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ