به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی

3580عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای دل ز شراب عشق مستی
در زلف نگار پای بستی
تا چند نظر ز دور کردن
بیزار شدم ز بت پرستی
ای جان و جهان تو خاطر ما
بسیار به خار جور خستی
دانی که چو زلف عهد یاران
بشکستی و زود باز رستی
با مدّعیان بد سرانجام
بر رغم من ای پسر نشستی
رنجور غم فراق گشتم
تا درد مرا دوا فرستی
بندیش که در جهان چه خواهد
رنجور به غیر تندرستی
فریاد و فغان که نیست ما را
با عشق رخ تو نام هستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 2شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 3شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...4شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 5شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 6شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 7شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 8شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 9شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 10شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...11شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 12شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 13شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...14شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 15شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...16شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 17شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 18شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 19شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 20شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 21شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...22شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...23شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 24شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...25شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 26شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 27شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 28شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 29شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 30شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...31شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 32شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 33شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...34شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 35شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 36شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 37شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 38شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 39شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 40شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 41شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 42شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 43شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 44شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...45شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 46شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...47شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 48شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 49شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 50شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 51شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...52شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 53شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 54شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 55شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 56شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 57شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 58شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 59شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 60شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 61شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 62شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...63شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 64شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 65شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 66شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...67شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 68شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 69شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 70شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 71شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 72شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 73شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 74شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 75شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 76شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 77شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 78شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...79شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 80شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...81شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 82شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 83شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 84شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 85شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 86شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 87شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...88شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...89شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 90شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...91شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 92شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...93شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 94شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 95شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 96شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 97شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 98شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 99شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 100شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 101شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 102شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 103شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 104شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 105شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 106شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 107شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...108شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 109شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 110شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 111شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 112شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 113شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 114شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...115شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 116شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...117شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 118شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 119شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 120شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...121شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 122شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...123شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...124شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 125شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 126شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 127شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 128شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 129شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 130شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 131شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 132شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 133شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 134شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 135شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 136شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 137شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 138شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 139شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 140شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 141شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 142شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 143شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 144شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 145شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 146شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 147شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 148شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 149شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 150شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ