کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آتش مهر توأم در دل و جان افتاده
    جان ز هستی خود ای جان به گمان افتاده
    از غم هجر تو دلسوخته ام چون لاله
    سوز سودای تو تا در دل و جان افتاده
    تا تو برخاسته ای در چمن جان باری
    پیش قدّ تو ز قد سرو روان افتاده
    در دلت هیچ نیاید که فلانی مسکین
    همچو سوسن همه جایی به زبان افتاده
    تا کی از حال دل بی خبران بی خبری
    دو جهان از غم رویت به فغان افتاده
    راه عشق تو به سر پویم از آن روی که هست
    سر ما در قدم راهروان افتاده
    سودم از عشق تو هجرست و زیانم سر و جان
    چه کند بنده مسکین زیان افتاده
    پرتو عکس رخت کرد جهان را روشن
    تابی از مهر رخت تا به جهان افتاده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha