به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخته

3280عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخته
جانم روانی مسکن خود را بدو پرداخته
ای نور هر دو دیده ام در پیش شمع روی تو
مسکین دلم پروانه وش جان و جهان در باخته
نقد روان ما غمت بربود از دستم ولی
در بوته هجران تو قلب دلم بگداخته
تا کی به غم دم درکشی در هجر او فریاد کن
ای دل به بستان غمش کمتر نه ای از فاخته
با آنکه او بر جان من بس جور و خواری می کند
بیچاره ی مسکین دلم با جور او در ساخته
داری به جای من بسی دلبر ولیکن دلبرا
ما در جهان بیوفا جز تو کسی نشناخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 2شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...3شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 4شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 5شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 6شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 7شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 8شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 9شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...10شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...11شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 12شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 13شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 14شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 15شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 16شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 17شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 18شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 19شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 20شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 21شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 22شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 23شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 24شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 25شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...26شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...27شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...28شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 29شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 30شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...31شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...32شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 33شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...34شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...35شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 36شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...37شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 38شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 39شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 40شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 41شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...42شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 43شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 44شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 45شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 46شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 47شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 48شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...49شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 50شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 51شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...52شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 53شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...54شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 55شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 56شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 57شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 58شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 59شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...60شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...61شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 62شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...63شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 64شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 65شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 66شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 67شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 68شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...69شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 70شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 71شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...72شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 73شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 74شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 75شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 76شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 77شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 78شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 79شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 80شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 81شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 82شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...83شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 84شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...85شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 86شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 87شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 88شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 89شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...90شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 91شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 92شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 93شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 94شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 95شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 96شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 97شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 98شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 99شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 100شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...101شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 102شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 103شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 104شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...105شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 106شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 107شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 108شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 109شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 110شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 111شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 112شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 113شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 114شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 115شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 116شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...117شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 118شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...119شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 120شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 121شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 122شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 123شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 124شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 125شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...126شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...127شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 128شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...129شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 130شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...131شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 132شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 133شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 134شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 135شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 136شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 137شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 138شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 139شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 140شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 141شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 142شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 143شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 144شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 145شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...146شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 147شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 148شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 149شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 150شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 151شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 152شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...153شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 154شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...155شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 156شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 157شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 158شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...159شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 160شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...161شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...162شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 163شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 164شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 165شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 166شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 167شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 168شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 169شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 170شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 171شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 172شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 173شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 174شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 175شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 176شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 177شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 178شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 179شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 180شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 181شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 182شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 183شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 184شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 185شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 186شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 187شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 188شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ