کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی کن
    بیا بر مسند جانم نشین و پادشاهی کن
    اگر خواهی گناهت را که پوشد پرده عفوی
    سرشک دیده همچون خون و رنگ روی کاهی کن
    اگر دُرّ وصالش را تو جویایی چو غوّاصان
    به دریای غم عشقش برو غوطه چو ماهی کن
    اگر شرح غم دل را نویسی پیش دلداران
    مدد از دیده می باید قلم را در سیاهی کن
    منم طفل بشیر غم ز کنعان گشته سرگردان
    خداوندا به فضل خود نظر بر بی گناهی کن
    بسی گفتم مده خود را به صورتهای بی معنی
    ز پیش ما برو ای دل تو دانی هر چه خواهی کن
    دل پر درد بی درمان برو در گوشه ای بنشین
    مخور غم در جهان و تکیه بر لطف الهی کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha