به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن

3010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای عزیز من ستمکاری مکن
بیش ازین بر بندگان خواری مکن
چون تو را دادم دل و جان و جهان
دلبرا آخر جگرخواری کن
از من بیچاره چون زارم ز غم
بی گناه آهنگ بیزاری مکن
بار عالم هست بر پشت دلم
این همه جورم به سر باری مکن
دل ببرد از دست ما و گفتمش
بیش ازین چستی و عیاری مکن
خود که گفتت ای صنم آخر بگوی
با من بی یار و دل یاری مکن
ای دل مسکین به زاری بیش ازین
بر در آن بی وفا زاری مکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...2شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 3شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...4شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...5شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 6شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 7شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 8شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 9شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...10شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...11شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 12شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...13شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 14شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 15شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 16شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 17شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...18شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 19شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...20شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...21شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 22شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...23شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 24شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 25شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 26شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 27شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 28شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...29شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 30شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 31شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 32شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 33شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 34شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 35شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 36شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 37شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...38شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...39شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 40شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...41شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...42شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 43شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 44شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 45شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 46شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 47شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...48شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 49شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 50شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 51شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...52شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 53شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 54شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...55شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 56شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 57شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 58شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 59شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 60شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 61شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...62شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...63شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 64شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 65شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 66شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 67شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 68شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 69شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 70شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 71شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 72شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 73شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 74شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 75شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 76شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 77شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...78شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...79شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...80شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 81شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 82شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...83شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...84شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 85شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...86شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...87شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 88شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...89شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 90شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 91شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 92شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 93شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...94شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 95شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 96شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 97شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 98شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 99شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 100شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...101شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 102شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 103شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...104شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 105شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...106شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 107شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 108شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 109شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 110شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 111شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...112شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...113شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 114شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...115شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 116شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 117شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 118شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 119شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 120شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...121شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 122شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 123شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...124شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 125شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 126شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 127شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 128شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 129شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 130شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 131شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 132شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 133شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 134شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...135شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 136شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...137شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 138شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 139شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 140شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 141شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...142شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 143شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 144شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 145شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 146شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 147شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 148شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 149شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 150شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 151شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 152شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...153شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 154شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 155شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 156شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...157شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 158شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 159شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 160شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 161شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 162شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 163شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 164شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 165شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 166شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 167شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 168شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...169شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 170شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...171شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 172شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 173شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 174شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 175شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 176شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 177شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...178شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...179شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 180شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...181شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 182شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...183شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 184شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 185شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 186شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 187شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 188شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 189شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 190شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 191شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 192شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 193شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 194شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 195شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 196شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 197شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...198شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 199شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 200شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 201شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 202شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 203شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 204شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...205شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 206شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...207شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 208شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 209شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 210شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...211شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 212شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...213شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...214شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 215شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 216شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 217شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 218شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 219شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 220شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 221شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 222شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 223شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 224شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 225شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 226شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 227شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 228شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 229شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 230شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 231شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 232شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 233شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 234شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 235شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 236شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 237شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 238شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 239شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 240شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ