کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسیم
    جان همی باید فدا کردن نسیمش را نه سیم
    روزگارم بس مشوّش کرده ای چون زلف خود
    بی تو در تن می نخواهم جان شیرین حق علیم
    گر بود با دوست دوزخ هست فردوس برین
    ورنه بی او کی توانم دید جنّات نعیم
    وعده ای دادی که کامت می دهم یک شب بده
    وعده خود را وفا کن عادتست این از کریم
    گر خراج زلف و لعلت ملک هم باشد رواست
    با دو زلف همچو جیم و با دهان همچو میم
    هر زمان خویت عزیز من دگرگون می شود
    ای دریغا گر تو را بودی مزاجی مستقیم
    جز غمت در دل نیاید هر زمان در عشق تو
    جز خیالت نیست ما را مونس و یار و ندیم
    آهنین پولاد را آه دل من نرم کرد
    واین دل چون سنگ او بر ما نمی گردد رحیم
    سالها بگذشت تا یادم نیارد در جهان
    خود نمی گویی که هرگز بنده ای دارم قدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha