به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن

3210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از شب وصلت دل ما شاد کن
یک دمک آشفته دلان یاد کن
داد دلم چون ندهی دلبرا
کیست که گفت این همه بیداد کن
بنده ز جانت شده ام رایگان
بهر خدا از غمم آزاد کن
بلبل جان وقت گل آمد خموش
از چه شدی، ناله و فریاد کن
روز زمستان بشد و از بهار
گشت جهان خرّم و دل شاد کن
گر ندهد کام دلت روزگار
رو به در شاه جهان داد کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...2شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 3شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 4شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 5شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 6شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 7شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 8شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...9شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 10شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...11شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 12شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...13شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...14شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 15شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 16شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 17شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...18شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...19شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...20شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 21شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...22شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...23شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 24شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 25شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 26شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 27شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...28شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...29شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 30شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...31شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 32شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 33شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 34شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 35شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...36شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 37شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...38شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...39شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 40شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...41شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 42شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 43شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 44شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 45شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 46شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...47شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 48شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 49شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 50شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 51شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 52شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 53شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 54شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 55شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...56شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...57شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 58شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...59شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...60شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 61شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 62شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 63شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 64شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 65شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...66شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 67شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 68شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 69شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...70شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 71شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 72شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...73شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 74شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 75شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 76شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 77شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 78شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 79شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...80شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...81شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 82شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 83شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 84شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 85شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 86شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 87شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 88شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 89شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 90شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 91شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 92شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 93شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 94شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 95شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...96شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...97شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...98شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 99شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 100شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...101شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...102شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 103شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...104شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...105شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 106شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...107شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 108شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 109شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 110شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 111شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...112شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 113شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 114شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 115شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 116شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 117شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 118شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...119شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 120شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 121شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...122شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 123شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...124شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 125شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 126شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 127شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 128شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 129شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...130شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...131شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 132شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...133شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 134شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 135شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 136شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 137شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 138شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...139شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 140شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 141شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...142شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 143شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 144شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 145شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 146شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 147شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 148شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 149شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 150شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 151شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 152شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...153شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 154شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...155شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 156شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 157شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 158شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 159شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...160شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 161شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 162شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 163شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 164شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 165شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 166شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 167شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 168شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 169شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 170شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...171شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 172شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 173شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 174شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...175شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 176شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 177شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 178شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 179شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 180شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 181شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 182شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 183شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 184شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 185شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 186شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...187شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 188شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...189شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 190شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 191شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 192شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 193شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 194شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 195شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...196شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...197شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 198شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...199شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 200شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...201شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 202شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 203شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 204شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 205شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 206شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 207شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 208شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 209شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 210شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 211شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 212شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 213شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 214شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 215شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...216شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 217شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 218شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 219شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 220شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 221شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 222شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...223شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 224شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...225شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 226شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 227شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 228شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...229شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 230شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...231شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...232شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 233شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 234شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 235شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 236شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 237شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 238شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 239شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 240شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 241شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 242شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 243شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 244شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 245شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 246شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 247شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 248شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 249شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 250شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 251شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 252شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 253شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 254شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 255شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 256شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 257شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 258شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ