به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درویشان

3380عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درویشان
نظر کن یک زمان از لطف آخر سوی درویشان
شدم درویش راه تو رهم بگشا به کوی خود
که بادی می وزد بس خوش، دلا از کوی درویشان
نگار چابک دلبر به زلف همچو چوگانش
ز میدان جهانداری ربوده گوی درویشان
نهال وصل جانانم به خشکی می کند میلی
مگر از لطف خود آبی کند در جوی درویشان
اگر خواهم زکات حسن از رویت مکن عیبم
که باشد سخت می دانم چو آن دل سوی درویشان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...2شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...3شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 4شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...5شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 6شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 7شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 8شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 9شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 10شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...11شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 12شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 13شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 14شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...15شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 16شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 17شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 18شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 19شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...20شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 21شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 22شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...23شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 24شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...25شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...26شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...27شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 28شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...29شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 30شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 31شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 32شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 33شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 34شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 35شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...36شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 37شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 38شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 39شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 40شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 41شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 42شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...43شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 44شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...45شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 46شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...47شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...48شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 49شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 50شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 51شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...52شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...53شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...54شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 55شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...56شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...57شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 58شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 59شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 60شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 61شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...62شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...63شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 64شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...65شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 66شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 67شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 68شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 69شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...70شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 71شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...72شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...73شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 74شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...75شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 76شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 77شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 78شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 79شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 80شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...81شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 82شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 83شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 84شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 85شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 86شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 87شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 88شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 89شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...90شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...91شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 92شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...93شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...94شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 95شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 96شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 97شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 98شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 99شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...100شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 101شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 102شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 103شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...104شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 105شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 106شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...107شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 108شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 109شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 110شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 111شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 112شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 113شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...114شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...115شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 116شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 117شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 118شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 119شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 120شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 121شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 122شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 123شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 124شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 125شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 126شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 127شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 128شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 129شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...130شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...131شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...132شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 133شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 134شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...135شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...136شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 137شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...138شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...139شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 140شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...141شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 142شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 143شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 144شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 145شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...146شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 147شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 148شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 149شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 150شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 151شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 152شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...153شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 154شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 155شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...156شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 157شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...158شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 159شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 160شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 161شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 162شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 163شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...164شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...165شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 166شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...167شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 168شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 169شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 170شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 171شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 172شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...173شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 174شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 175شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...176شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 177شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 178شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 179شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 180شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 181شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 182شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 183شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 184شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 185شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 186شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...187شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 188شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...189شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 190شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 191شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 192شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 193شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...194شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 195شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 196شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 197شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 198شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 199شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 200شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 201شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 202شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 203شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 204شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...205شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 206شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 207شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 208شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...209شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 210شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 211شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 212شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 213شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 214شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 215شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 216شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 217شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 218شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 219شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 220شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...221شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 222شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...223شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 224شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 225شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 226شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 227شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 228شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 229شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...230شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...231شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 232شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...233شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 234شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...235شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 236شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 237شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 238شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 239شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 240شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 241شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 242شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 243شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 244شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 245شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 246شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 247شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 248شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 249شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...250شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 251شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 252شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 253شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 254شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 255شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 256شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...257شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 258شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...259شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 260شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 261شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 262شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...263شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 264شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...265شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...266شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 267شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 268شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 269شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 270شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 271شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 272شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 273شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 274شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 275شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 276شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 277شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 278شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 279شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 280شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 281شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 282شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 283شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 284شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 285شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 286شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 287شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 288شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 289شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 290شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 291شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 292شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ