کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو روان
    تو برو وز من خاکیش سلامی برسان
    چون سلامش برسانی ز من خسته بگو
    که مرا از غم ایام فراقت برهان
    یا رب آن شب چه شبی باشد و آن روز چه روز
    که درآید ز در بخت من آن سرو روان
    آفتابست رخ روشن جان پرور تو
    تا به کی ذرّه صفت از تو شوم سرگردان
    دل فکندم به بلای سر زلفت بازآی
    تا کنم در سر کار تو سر و جان جهان
    بلبلا باد صبا گل ز تو بربود و برفت
    چاره ای نیست بجز صبر برو قصّه مخوان
    گفتم آن دلبرم از روی کرم بازآید
    واپس آمد چو بدیدیم همان بود همان
    بود در خاطر من کاو ز جفا برگردد
    بر وفا و کرم دوست نه این بود گمان
    رحمتی بر من دلخسته کن ای بی رحمت
    گر به دل دوست نداری تو بدارم به زبان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha