کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم و ابرویی که او دارد که دارد در جهان
    کس میندازد بدین شیوه چنین تیر از کمان
    نرگس از شرم دو چشمش سر فکنده در چمن
    گل چو رنگ روی او کی بشکفد در بوستان
    سرو اگر بالای او بیند به رعنایی دگر
    او ز رشک قامتت چون بگذرد در گلستان
    غمزه ی او را چو دیدم روز اوّل گفتمش
    تا چه آمد بر سرم زین فتنه آخر زمان
    گرچه باشد بیوفایی عادت خوبان ولی
    تا بدین غایت نبودم بر جفای او گمان
    گفته بودم ترک بدخویی مگر گوید نگار
    چون بدیدم در مزاجش او همانست و همان
    کی کند در خاطرش یک لحظه در عمری دگر
    آن دل انگاری کزو خالی نباشد یک زمان
    صبر فرمودی مرا در عاشقی و طعم صبر
    تلخ باشد از لب چو شکّرت وین کی توان
    رحمتی کن بر جهان از روز وصلت دلبرا
    از در لطفت درآ و ز دست هجرم وارهان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha