کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم
    نام تو ورد زبانست و ز جانت خوانیم
    گرچه ملّاح جهانیم به دریای غمت
    چون وزد باد جفای تو به جان درمانیم
    سرو سامان نبود مردم سودازده را
    در غم عشق تو زان بی سر و بی سامانیم
    وعده وصل همی داد مرا دلبر و باز
    صبر فرمود مرا از وی اگر بتوانیم
    جان شیرین جهت صحبت جانان باشد
    تو مپندار که ما از تو به جان وامانیم
    دردمندیم و لب لعل تو درمان منست
    عمرها رفت که ما در پی آن درمانیم
    گر به بوسیدن پایت بدهی فرمانم
    تا بود جان به جهان بنده آن فرمانیم
    گر کند دیده ی ما میل به رویی جز تو
    در جهان راست که ما ناکس تردامانیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha