کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قدر روز وصل تو نشناختیم
    لاجرم جان و جهان درباختیم
    چون شکر در آب و موم از آفتاب
    در فراق روی تو بگداختیم
    تا تو شمشیر جفا برداشتی
    ما سپر در روی آب انداختیم
    آتشی در خرمن ما زد غمت
    با وجود سوختن درساختیم
    در چنین حالی که ما را رو نمود
    دوستان از دشمنان نشناختیم
    ای بسا اسب وفا کاندر جهان
    در پی مهر و وفایش تاختیم
    چون خیالش در نمی گنجد به چشم
    خانه دل را بدو پرداختیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha