جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدر روز وصل تو نشناختیم لاجرم جان و جهان درباختیم چون شکر در آب و موم از آفتاب در فراق روی تو بگداختیم تا تو شمشیر جفا برداشتی ما سپر در روی آب انداختیم آتشی در خرمن ما زد غمت با وجود سوختن درساختیم در چنین حالی که ما را رو نمود دوستان از دشمنان نشناختیم ای بسا اسب وفا کاندر جهان در پی مهر و وفایش تاختیم چون خیالش در نمی گنجد به چشم خانه دل را بدو پرداختیم جهان ملک خاتون