کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم به دل که ای دل دانی که در چه کاریم
    چون زلف خوب رویان آشفته روزگاریم
    نه یار در بر ما نه دل به دست داریم
    با خون دیده و دل روزی همی گذاریم
    یک دم نظر به حالم از لطف خویشتن کن
    ای نور هر دو دیده کز عشق زار زاریم
    رحمی به دل نداری دانم تو را به جایم
    باشد تو را بسی کس ما جز تو کس نداریم
    پرسی تو حال زارم جانا نگفتنم به
    کز آرزوی رویت مجروح و دل فگاریم
    شوق رخ تو جانا گفتا که در چه کاری
    جز تخم مهر رویت گفتم به جان چه کاریم
    ای دل جهان و جان را در کار عشق کردی
    صبری بکن خدا را تا دست از او بداریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha