به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۹۱۵: جان فدای راه عشقش کرده ام

3530عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جان فدای راه عشقش کرده ام
دل چو زلف او مشوّش کرده ام
آرزو دارم که گیرم در برش
راستی اندیشه خوش کرده ام
من به بوی زلف عنبریار او
از نسیم صبحدم غش کرده ام
من بدان کیشم که قربانش شوم
تا نپنداری که ترکش کرده ام
در تمنّای تو ای آب حیات
این دل سوزان بر آتش کرده ام
من جهانی را به یاد لعل دوست
از شراب عشق سرخوش کرده ام
کوی عشق او مبارک منزلیست
زان سبب آنجا فروکش کرده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۱۴: تا سر کوی تو مأوا کرده ام 2شمارهٔ ۹۱۵: جان فدای راه عشقش کرده ام 3شمارهٔ ۹۱۶: آنکه در عالم ثنایش کرده ام 4شمارهٔ ۹۱۷: درد دلم را ز تو گرچه نهان کرده ام 5شمارهٔ ۹۱۸: نازنینا من ز جانت بنده ام 6شمارهٔ ۹۱۹: تا خیال آن بت بگزیده ام 7شمارهٔ ۹۲۰: ای خوشا وقت دل شوریده ام 8شمارهٔ ۹۲۱: من که عمری در جهان گردیده ام 9شمارهٔ ۹۲۲: ای خیال روی تو در دیده ام 10شمارهٔ ۹۲۳: خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ا ...11شمارهٔ ۹۲۴: باد صبا از من رسان نزد دلارامم سل ...12شمارهٔ ۹۲۵: من دلخسته در عشقت خرابم 13شمارهٔ ۹۲۶: به درد عشق تو درمان نیابم 14شمارهٔ ۹۲۷: بی روی تو نیست خورد و خوابم 15شمارهٔ ۹۲۸: دلا در باغ حسنش عندلیبم 16شمارهٔ ۹۲۹: در جوانی قدر خود نشناختم 17شمارهٔ ۹۳۰: هنوز از باده ی وصل تو مستم 18شمارهٔ ۹۳۱: دیده بگشادم و دل در سر زلفت بستم 19شمارهٔ ۹۳۲: ز عشقت تا ز خود بیگانه گشتم 20شمارهٔ ۹۳۳: به بوی زلف تو دیوانه گشتم 21شمارهٔ ۹۳۴: بتا تا مهر تو در بر گرفتم 22شمارهٔ ۹۳۵: آنکه هرگز نرود یک نفسی از یادم 23شمارهٔ ۹۳۶: تا دل به غم رخت نهادم 24شمارهٔ ۹۳۷: آفتاب رویش از مشرق برآمد صبحدم 25شمارهٔ ۹۳۸: نگار ماه روی سرو قدم 26شمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم 27شمارهٔ ۹۴۰: ز حد بگذشت در عشق تو دردم 28شمارهٔ ۹۴۱: تا جهانست به سر گرد جهان می گردم 29شمارهٔ ۹۴۲: چو در عالم تویی درمان دردم 30شمارهٔ ۹۴۳: مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم 31شمارهٔ ۹۴۴: هیچ دانی که جهان در سر و کارت کرد ...32شمارهٔ ۹۴۵: مهر روی خوب در جان باشدم 33شمارهٔ ۹۴۶: از سر سوز جگر بر در آن یار شدم 34شمارهٔ ۹۴۷: دلم همچون سر زلفست در هم 35شمارهٔ ۹۴۸: به جان رسید مرا جان نازنین از غم 36شمارهٔ ۹۴۹: خیالش دوش ناگه در ربودم 37شمارهٔ ۹۵۰: دو زلف سرکشش پرتاب دیدم 38شمارهٔ ۹۵۱: از آن زمان که من آن روی چون قمر د ...39شمارهٔ ۹۵۲: دوش رویش به خواب می دیدم 40شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم 41شمارهٔ ۹۵۴: من امشب با سر زلفش سر و کاری عجب ...42شمارهٔ ۹۵۵: باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم 43شمارهٔ ۹۵۶: نگارا از فراقت سخت زارم 44شمارهٔ ۹۵۷: تو می دانی که جز تو کس ندارم 45شمارهٔ ۹۵۸: ز هجر روی تو یارا به کام اغیارم 46شمارهٔ ۹۵۹: در حسرت روی آن نگارم 47شمارهٔ ۹۶۰: من به لطفت امید می دارم 48شمارهٔ ۹۶۱: از شب هجر تو ای دوست شکایت دارم 49شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 50شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 51شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 52شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 53شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 54شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 55شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...56شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 57شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 58شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 59شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 60شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 61شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 62شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 63شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 64شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 65شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 66شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 67شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 68شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 69شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 70شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 71شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 72شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 73شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 74شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 75شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 76شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 77شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...78شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...79شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 80شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 81شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 82شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 83شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...84شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 85شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 86شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 87شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 88شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 89شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...90شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 91شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 92شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 93شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 94شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 95شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...96شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 97شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 98شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 99شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 100شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 101شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...102شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 103شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 104شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...105شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 106شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 107شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 108شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 109شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 110شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 111شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 112شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 113شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 114شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 115شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 116شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 117شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 118شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 119شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 120شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...121شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 122شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...123شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 124شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...125شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 126شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...127شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 128شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 129شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 130شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 131شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 132شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...133شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...134شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...135شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 136شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...137شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 138شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...139شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...140شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 141شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...142شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 143شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 144شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 145شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 146شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...147شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 148شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...149شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...150شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 151شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...152شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 153شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 154شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 155شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 156شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...157شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 158شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 159شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 160شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 161شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 162شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...163شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...164شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 165شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 166شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 167شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...168شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 169شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 170شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 171شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 172شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 173شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...174شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 175شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 176شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...177شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 178شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 179شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...180شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 181شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...182شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 183شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...184شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...185شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 186شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 187شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 188شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...189شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 190شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 191شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...192شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 193شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...194شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 195شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 196شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 197شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 198شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 199شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 200شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 201شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 202شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...203شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...204شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...205شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...206شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...207شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...208شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...209شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...210شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 211شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...212شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 213شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 214شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 215شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 216شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 217شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...218شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 219شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 220شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 221شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...222شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 223شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 224شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 225شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 226شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...227شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 228شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 229شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...230شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 231شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...232شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...233شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...234شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 235شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...236شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 237شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 238شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 239شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 240شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 241شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 242شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...243شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 244شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 245شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 246شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 247شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 248شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 249شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...250شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 251شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...252شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 253شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...254شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...255شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 256شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 257شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 258شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...259شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...260شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...261شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 262شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...263شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...264شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 265شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 266شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 267شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 268شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...269شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...270شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 271شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...272شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 273شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 274شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 275شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 276شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...277شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 278شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...279شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...280شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 281شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...282شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 283شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 284شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 285شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 286شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 287شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...288شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 289شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 290شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 291شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 292شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 293شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 294شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 295شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 296شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...297شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...298شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 299شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...300شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...301شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 302شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 303شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 304شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 305شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 306شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...307شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 308شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 309شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 310شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...311شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 312شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 313شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...314شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 315شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 316شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 317شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 318شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 319شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 320شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...321شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...322شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 323شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 324شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 325شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 326شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 327شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 328شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 329شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 330شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 331شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 332شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 333شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 334شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 335شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 336شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...337شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...338شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...339شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 340شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 341شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...342شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...343شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 344شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...345شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...346شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 347شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...348شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 349شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 350شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 351شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 352شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...353شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 354شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 355شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 356شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 357شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 358شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 359شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...360شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 361شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 362شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...363شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 364شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...365شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 366شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 367شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 368شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 369شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 370شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...371شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...372شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 373شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...374شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 375شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 376شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 377شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 378شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 379شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...380شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 381شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 382شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...383شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 384شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 385شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 386شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 387شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 388شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 389شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 390شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 391شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 392شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 393شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...394شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 395شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...396شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 397شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 398شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 399شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 400شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...401شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 402شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 403شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 404شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 405شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 406شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 407شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 408شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 409شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 410شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 411شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...412شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 413شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 414شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 415شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...416شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 417شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 418شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 419شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 420شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 421شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 422شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 423شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 424شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 425شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 426شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 427شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...428شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 429شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...430شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 431شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 432شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 433شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 434شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 435شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 436شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...437شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...438شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 439شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...440شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 441شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...442شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 443شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 444شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 445شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 446شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 447شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 448شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 449شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 450شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 451شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 452شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 453شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 454شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 455شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 456شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...457شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 458شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 459شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 460شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 461شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 462شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 463شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...464شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 465شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...466شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 467شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 468شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 469شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...470شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 471شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...472شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...473شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 474شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 475شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 476شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 477شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 478شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 479شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 480شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 481شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 482شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 483شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 484شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 485شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 486شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 487شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 488شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 489شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 490شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 491شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 492شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 493شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 494شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 495شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 496شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 497شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 498شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 499شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ