به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم

3480عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چرا گشتی چنین غافل ز دردم
نکردی رحمتی بر روی زردم
نکردی جز جفا بر من نگارا
بگو غیر از وفاداری چه کردم
ندادی کام ما یکدم ز وصلت
بسی خون جگر در عشق خوردم
مرا از دیده و دل حاصلی نیست
به غیر از آب گرم و آه سردم
مفرما صبر با درد فراقم
چگونه صبر بتوانم ز دردم
شب تاریک هجرانم بفرسود
صبا درد دلم را بین و دردم
جهان گر در سر عشقت کنم من
به جان تو که از عهدت نگردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۳۸: نگار ماه روی سرو قدم 2شمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم 3شمارهٔ ۹۴۰: ز حد بگذشت در عشق تو دردم 4شمارهٔ ۹۴۱: تا جهانست به سر گرد جهان می گردم 5شمارهٔ ۹۴۲: چو در عالم تویی درمان دردم 6شمارهٔ ۹۴۳: مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم 7شمارهٔ ۹۴۴: هیچ دانی که جهان در سر و کارت کرد ...8شمارهٔ ۹۴۵: مهر روی خوب در جان باشدم 9شمارهٔ ۹۴۶: از سر سوز جگر بر در آن یار شدم 10شمارهٔ ۹۴۷: دلم همچون سر زلفست در هم 11شمارهٔ ۹۴۸: به جان رسید مرا جان نازنین از غم 12شمارهٔ ۹۴۹: خیالش دوش ناگه در ربودم 13شمارهٔ ۹۵۰: دو زلف سرکشش پرتاب دیدم 14شمارهٔ ۹۵۱: از آن زمان که من آن روی چون قمر د ...15شمارهٔ ۹۵۲: دوش رویش به خواب می دیدم 16شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم 17شمارهٔ ۹۵۴: من امشب با سر زلفش سر و کاری عجب ...18شمارهٔ ۹۵۵: باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم 19شمارهٔ ۹۵۶: نگارا از فراقت سخت زارم 20شمارهٔ ۹۵۷: تو می دانی که جز تو کس ندارم 21شمارهٔ ۹۵۸: ز هجر روی تو یارا به کام اغیارم 22شمارهٔ ۹۵۹: در حسرت روی آن نگارم 23شمارهٔ ۹۶۰: من به لطفت امید می دارم 24شمارهٔ ۹۶۱: از شب هجر تو ای دوست شکایت دارم 25شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 26شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 27شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 28شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 29شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 30شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 31شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...32شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 33شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 34شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 35شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 36شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 37شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 38شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 39شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 40شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 41شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 42شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 43شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 44شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 45شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 46شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 47شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 48شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 49شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 50شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 51شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 52شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 53شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...54شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...55شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 56شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 57شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 58شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 59شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...60شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 61شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 62شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 63شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 64شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 65شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...66شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 67شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 68شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 69شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 70شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 71شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...72شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 73شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 74شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 75شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 76شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 77شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...78شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 79شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 80شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...81شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 82شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 83شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 84شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 85شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 86شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 87شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 88شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 89شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 90شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 91شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 92شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 93شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 94شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 95شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 96شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...97شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 98شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...99شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 100شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...101شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 102شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...103شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 104شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 105شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 106شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 107شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 108شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...109شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...110شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...111شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 112شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...113شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 114شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...115شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...116شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 117شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...118شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 119شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 120شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 121شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 122شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...123شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 124شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...125شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...126شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 127شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...128شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 129شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 130شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 131شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 132شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...133شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 134شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 135شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 136شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 137شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 138شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...139شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...140شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 141شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 142شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 143شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...144شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 145شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 146شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 147شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 148شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 149شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...150شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 151شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 152شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...153شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 154شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 155شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...156شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 157شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...158شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 159شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...160شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...161شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 162شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 163شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 164شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...165شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 166شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 167شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...168شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 169شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...170شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 171شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 172شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 173شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 174شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 175شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 176شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 177شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 178شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...179شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...180شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...181شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...182شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...183شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...184شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...185شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...186شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 187شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...188شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 189شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 190شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 191شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 192شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 193شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...194شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 195شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 196شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 197شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...198شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 199شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 200شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 201شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 202شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...203شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 204شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 205شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...206شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 207شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...208شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...209شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...210شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 211شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...212شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 213شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 214شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 215شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 216شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 217شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 218شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...219شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 220شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 221شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 222شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 223شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 224شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 225شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...226شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 227شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...228شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 229شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...230شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...231شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 232شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 233شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 234شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...235شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...236شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...237شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 238شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...239شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...240شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 241شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 242شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 243شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 244شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...245شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...246شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 247شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...248شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 249شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 250شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 251شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 252شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...253شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 254شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...255شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...256شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 257شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...258شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 259شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 260شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 261شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 262شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 263شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...264شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 265شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 266شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 267شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 268شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 269شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 270شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 271شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 272شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...273شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...274شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 275شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...276شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...277شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 278شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 279شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 280شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 281شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 282شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...283شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 284شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 285شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 286شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...287شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 288شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 289شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...290شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 291شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 292شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 293شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 294شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 295شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 296شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...297شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...298شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 299شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 300شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 301شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 302شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 303شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 304شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 305شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 306شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 307شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 308شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 309شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 310شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 311شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 312شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...313شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...314شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...315شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 316شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 317شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...318شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...319شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 320شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...321شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...322شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 323شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...324شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 325شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 326شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 327شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 328شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...329شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 330شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 331شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 332شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 333شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 334شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 335شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...336شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 337شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 338شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...339شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 340شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...341شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 342شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 343شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 344شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 345شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 346شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...347شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...348شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 349شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...350شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 351شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 352شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 353شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 354شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 355شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...356شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 357شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 358شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...359شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 360شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 361شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 362شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 363شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 364شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 365شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 366شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 367شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 368شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 369شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...370شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 371شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...372شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 373شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 374شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 375شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 376شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...377شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 378شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 379شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 380شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 381شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 382شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 383شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 384شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 385شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 386شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 387شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...388شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 389شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 390شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 391شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...392شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 393شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 394شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 395شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 396شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 397شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 398شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 399شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 400شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 401شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 402شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 403شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...404شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 405شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...406شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 407شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 408شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 409شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 410شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 411شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 412شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...413شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...414شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 415شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...416شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 417شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...418شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 419شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 420شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 421شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 422شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 423شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 424شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 425شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 426شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 427شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 428شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 429شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 430شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 431شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 432شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...433شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 434شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 435شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 436شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 437شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 438شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 439شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...440شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 441شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...442شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 443شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 444شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 445شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...446شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 447شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...448شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...449شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 450شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 451شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 452شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 453شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 454شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 455شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 456شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 457شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 458شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 459شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 460شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 461شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 462شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 463شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 464شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 465شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 466شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 467شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 468شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 469شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 470شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 471شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 472شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 473شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 474شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 475شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ