به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم

3220عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کنون عمری که سرگردان عشقم
غریق بحر بی پایان عشقم
علاج درد ما را چاره ای ساز
ز الطافت که من نالان عشقم
خدا را با طبیب من بگویید
نداند هیچکس درمان عشقم
ندارم اختیاری بر دل خویش
کنون عمری که سرگردان عشقم
بکن رحمی بدین مسکین دل من
که من بس بی سر و سامان عشقم
ز ابر لطفت ای یار دلارام
به سر بارد همی باران عشقم
نصیحت کم کنیدم در غم عشق
مسلمانان که جان در جان عشقم
ز هجران رخت ای نور دیده
رسیده بر فلک افغان عشقم
ز غمزه بر جهان آمد خدنگی
نشد بیرون ز دل پیکان عشقم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 2شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 3شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 4شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 5شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 6شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...7شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 8شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 9شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...10شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 11شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 12شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 13شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 14شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 15شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 16شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 17شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 18شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 19شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 20شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 21شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 22شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 23شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 24شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 25شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...26شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 27شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...28شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 29شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...30شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 31شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...32شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 33شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 34شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 35شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 36شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 37شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...38شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...39شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...40شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 41شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...42شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 43شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...44شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...45شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 46شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...47شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 48شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 49شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 50شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 51شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...52شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 53شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...54شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...55شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 56شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...57شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 58شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 59شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 60شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 61شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...62شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 63شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 64شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 65شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 66شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 67شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...68شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...69شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 70شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 71شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 72شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...73شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 74شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 75شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 76شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 77شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 78شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...79شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 80شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 81شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...82شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 83شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 84شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...85شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 86شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...87شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 88شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...89شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...90شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 91شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 92شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 93شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...94شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 95شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 96شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...97شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 98شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...99شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 100شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 101شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 102شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 103شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 104شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 105شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 106شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 107شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...108شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...109شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...110شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...111شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...112شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...113شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...114شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...115شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 116شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...117شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 118شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 119شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 120شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 121شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 122شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...123شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 124شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 125شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 126شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...127شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 128شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 129شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 130شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 131شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...132شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 133شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 134شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...135شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 136شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...137شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...138شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...139شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 140شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...141شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 142شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 143شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 144شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 145شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 146شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 147شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...148شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 149شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 150شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 151شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 152شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 153شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 154شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...155شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 156شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...157شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 158شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...159شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...160شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 161شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 162شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 163شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...164شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...165شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...166شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 167شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...168شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...169شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 170شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 171شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 172شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 173شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...174شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...175شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 176شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...177شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 178شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 179شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 180شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 181شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...182شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 183شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...184شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...185شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 186شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...187شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 188شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 189شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 190شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 191شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 192شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...193شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 194شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 195شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 196شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 197شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 198شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 199شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 200شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 201شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...202شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...203شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 204شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...205شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...206شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 207شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 208شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 209شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 210شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 211شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...212شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 213شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 214شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 215شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...216شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 217شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 218شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...219شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 220شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 221شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 222شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 223شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 224شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 225شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...226شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...227شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 228شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 229شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 230شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 231شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 232شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 233شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 234شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 235شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 236شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 237شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 238شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 239شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 240شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 241شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...242شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...243شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...244شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 245شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 246شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...247شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...248شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 249شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...250شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...251شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 252شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...253شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 254شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 255شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 256شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 257شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...258شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 259شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 260شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 261شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 262شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 263شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 264شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...265شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 266شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 267شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...268شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 269شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...270شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 271شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 272شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 273شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 274شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 275شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...276شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...277شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 278شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...279شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 280شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 281شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 282شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 283شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 284شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...285شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 286شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 287شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...288شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 289شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 290شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 291شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 292شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 293شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 294شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 295شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 296شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 297شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 298شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...299شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 300شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...301شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 302شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 303شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 304شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 305شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...306شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 307شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 308شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 309شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 310شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 311شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 312شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 313شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 314شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 315شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 316شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...317شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 318شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 319شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 320شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...321شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 322شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 323شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 324شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 325شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 326شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 327شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 328شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 329شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 330شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 331شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 332شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...333شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 334شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...335شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 336شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 337شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 338شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 339شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 340شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 341شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...342شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...343شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 344شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...345شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 346شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...347شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 348شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 349شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 350شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 351شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 352شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 353شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 354شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 355شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 356شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 357شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 358شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 359شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 360شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 361شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...362شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 363شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 364شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 365شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 366شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 367شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 368شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...369شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 370شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...371شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 372شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 373شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 374شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...375شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 376شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...377شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...378شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 379شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 380شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 381شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 382شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 383شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 384شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 385شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 386شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 387شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 388شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 389شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 390شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 391شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 392شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 393شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 394شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 395شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 396شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 397شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 398شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 399شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 400شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 401شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 402شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 403شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 404شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ