به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حالم

3190عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون سر زلف تو ای دوست پریشان حالم
خود نپرسی که چگونه گذرد احوالم
کبریک سو نه و یک شب ز در وصل درآ
تا جهان بین جهان در کف پایت مالم
همچو خال سیهت حال تباهست مرا
زآنکه پیوسته گرفتار دو زلف و خالم
گر کنی رحم به حال من مسکین چه شود
که ز درد غم هجران تو بس بد حالم
زآتش شوق رخت عود صفت می سوزم
زار چون نایم و در چنگ غمت می نالم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 2شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...3شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 4شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 5شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 6شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 7شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 8شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 9شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 10شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 11شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 12شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 13شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 14شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 15شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 16شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 17شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 18شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...19شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 20شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...21شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 22شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...23شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 24شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...25شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 26شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 27شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 28شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 29شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 30شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...31شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...32شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...33شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 34شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...35شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 36شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...37شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...38شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 39شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...40شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 41شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 42شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 43شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 44شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...45شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 46شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...47شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...48شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 49شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...50شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 51شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 52شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 53شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 54شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...55شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 56شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 57شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 58شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 59شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 60شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...61شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...62شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 63شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 64شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 65شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...66شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 67شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 68شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 69شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 70شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 71شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...72شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 73شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 74شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...75شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 76شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 77شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...78شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 79شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...80شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 81شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...82شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...83شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 84شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 85شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 86شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...87شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 88شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 89شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...90شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 91شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...92شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 93شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 94شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 95شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 96شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 97شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 98شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 99شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 100شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...101شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...102شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...103شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...104شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...105شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...106شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...107شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...108شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 109شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...110شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 111شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 112شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 113شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 114شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 115شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...116شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 117شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 118شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 119شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...120شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 121شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 122شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 123شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 124شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...125شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 126شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 127شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...128شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 129شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...130شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...131شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...132شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 133شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...134شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 135شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 136شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 137شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 138شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 139شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 140شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...141شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 142شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 143شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 144شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 145شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 146شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 147شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...148شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 149شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...150شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 151شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...152شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...153شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 154شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 155شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 156شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...157شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...158شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...159شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 160شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...161شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...162شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 163شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 164شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 165شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 166شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...167شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...168شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 169شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...170شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 171شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 172شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 173شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 174شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...175شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 176شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...177شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...178شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 179شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...180شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 181شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 182شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 183شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 184شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 185شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...186شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 187شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 188شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 189شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 190شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 191شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 192شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 193شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 194شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...195شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...196شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 197شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...198شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...199شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 200شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 201شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 202شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 203شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 204شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...205شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 206شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 207شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 208شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...209شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 210شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 211شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...212شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 213شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 214شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 215شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 216شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 217شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 218شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...219شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...220شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 221شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 222شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 223شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 224شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 225شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 226شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 227شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 228شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 229شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 230شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 231شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 232شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 233شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 234شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...235شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...236شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...237شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 238شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 239شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...240شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...241شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 242شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...243شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...244شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 245شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...246شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 247شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 248شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 249شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 250شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...251شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 252شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 253شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 254شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 255شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 256شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 257شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...258شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 259شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 260شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...261شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 262شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...263شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 264شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 265شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 266شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 267شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 268شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...269شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...270شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 271شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...272شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 273شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 274شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 275شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 276شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 277شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...278شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 279شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 280شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...281شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 282شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 283شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 284شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 285شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 286شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 287شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 288شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 289شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 290شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 291شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...292شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 293شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...294شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 295شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 296شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 297شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 298شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...299شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 300شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 301شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 302شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 303شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 304شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 305شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 306شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 307شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 308شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 309شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...310شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 311شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 312شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 313شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...314شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 315شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 316شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 317شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 318شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 319شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 320شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 321شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 322شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 323شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 324شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 325شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...326شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 327شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...328شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 329شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 330شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 331شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 332شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 333شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 334شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...335شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...336شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 337شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...338شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 339شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...340شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 341شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 342شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 343شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 344شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 345شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 346شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 347شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 348شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 349شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 350شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 351شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 352شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 353شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 354شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...355شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 356شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 357شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 358شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 359شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 360شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 361شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...362شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 363شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...364شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 365شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 366شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 367شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...368شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 369شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...370شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...371شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 372شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 373شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 374شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 375شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 376شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 377شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 378شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 379شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 380شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 381شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 382شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 383شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 384شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 385شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 386شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 387شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 388شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 389شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 390شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 391شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 392شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 393شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 394شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 395شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 396شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 397شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ