کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم
    جانا به جان تو که نه خوابست و نه خورم
    نه صبر آنکه بی تو نشینم به خلوتی
    نه بخت آنکه من ز وصال تو برخورم
    دل را ربودی از من مسکین مبتلا
    تا کی چو سرو راست نیایی تو در برم
    تا کی زما تو سرکشی ای سرو راستی
    چندت به خون دیده مهجور پرورم
    راهم چو نیست بر در خلوتگه وصال
    ناچار حلقه وار شب و روز بر درم
    طومار شکل چند بپیچم به خود ز غم
    وز شوق چون قلم برود دود بر سرم
    بی دولت وصال تو جان را چه می کنم
    بی دیدن جمال تو دیده کجا برم
    هر شب ز روی شوق کنم بر درت گذر
    وز آب دیده نیست مجالی که بگذرم
    دلاّل عشق بر سر بازار وصل بود
    گفتم که عشق دوست به جان و جهان خرم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha