به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم

3240عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دلا من آرزوی یار دارم
هوای کوی آن دلدار دارم
بتم گرچه ره دیدار دربست
هنوز اندیشه ی دیدار دارم
اگرچه چشم بختم ماند در خواب
دو دیده در غمش بیدار دارم
نه در هجرش شکیبایی توانم
نه با دردش کسی غمخوار دارم
به حال زار من آگه ندارد
که بر جان از غمش آزار دارم
اگر وصلش ندارد کار با من
منش با هجر باری کار دارم
ز تیر غمزه اش در شست ابرو
تنی زار و دلی افگار دارم
چو بخت از صحبت یارم جدا کرد
ضرورت کار با اغیار دارم
شدم چون نرگسش بیمار و در دل
غم آن نرگس بیمار دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 2شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 3شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 4شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 5شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 6شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...7شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 8شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 9شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 10شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 11شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 12شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 13شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 14شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 15شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 16شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 17شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 18شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 19شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 20شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 21شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 22شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 23شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 24شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 25شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 26شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 27شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 28شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...29شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...30شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 31شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 32شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 33شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 34شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...35شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 36شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 37شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 38شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 39شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 40شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...41شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 42شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 43شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 44شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 45شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 46شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...47شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 48شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 49شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 50شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 51شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 52شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...53شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 54شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 55شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...56شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 57شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 58شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 59شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 60شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 61شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 62شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 63شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 64شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 65شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 66شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 67شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 68شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 69شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 70شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 71شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...72شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 73شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...74شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 75شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...76شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 77شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...78شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 79شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 80شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 81شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 82شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 83شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...84شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...85شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...86شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 87شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...88شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 89شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...90شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...91شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 92شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...93شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 94شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 95شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 96شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 97شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...98شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 99شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...100شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...101شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 102شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...103شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 104شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 105شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 106شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 107شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...108شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 109شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 110شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 111شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 112شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 113شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...114شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...115شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 116شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 117شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 118شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...119شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 120شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 121شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 122شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 123شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 124شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...125شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 126شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 127شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...128شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 129شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 130شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...131شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 132شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...133شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 134شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...135شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...136شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 137شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 138شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 139شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...140شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 141شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 142شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...143شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 144شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...145شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 146شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 147شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 148شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 149شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 150شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 151شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 152شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 153شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...154شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...155شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...156شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...157شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...158شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...159شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...160شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...161شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 162شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...163شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 164شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 165شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 166شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 167شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 168شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...169شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 170شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 171شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 172شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...173شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 174شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 175شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 176شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 177شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...178شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 179شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 180شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...181شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 182شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...183شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...184شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...185شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 186شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...187شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 188شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 189شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 190شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 191شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 192شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 193شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...194شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 195شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 196شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 197شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 198شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 199شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 200شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...201شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 202شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...203شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 204شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...205شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...206شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 207شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 208شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 209شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...210شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...211شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...212شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 213شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...214شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...215شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 216شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 217شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 218شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 219شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...220شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...221شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 222شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...223شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 224شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 225شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 226شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 227شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...228شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 229شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...230شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...231شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 232شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...233شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 234شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 235شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 236شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 237شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 238شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...239شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 240شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 241شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 242شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 243شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 244شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 245شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 246شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 247شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...248شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...249شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 250شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...251شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...252شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 253شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 254شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 255شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 256شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 257شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...258شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 259شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 260شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 261شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...262شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 263شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 264شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...265شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 266شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 267شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 268شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 269شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 270شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 271شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...272شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...273شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 274شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 275شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 276شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 277شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 278شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 279شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 280شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 281شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 282شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 283شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 284شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 285شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 286شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 287شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...288شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...289شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...290شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 291شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 292شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...293شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...294شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 295شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...296شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...297شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 298شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...299شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 300شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 301شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 302شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 303شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...304شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 305شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 306شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 307شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 308شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 309شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 310شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...311شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 312شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 313شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...314شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 315شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...316شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 317شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 318شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 319شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 320شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 321شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...322شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...323شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 324شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...325شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 326شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 327شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 328شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 329شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 330شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...331شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 332شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 333شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...334شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 335شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 336شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 337شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 338شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 339شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 340شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 341شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 342شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 343شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 344شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...345شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 346شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...347شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 348شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 349شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 350شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 351شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...352شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 353شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 354شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 355شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 356شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 357شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 358شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 359شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 360شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 361شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 362شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...363شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 364شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 365شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 366شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...367شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 368شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 369شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 370شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 371شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 372شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 373شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 374شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 375شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 376شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 377شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 378شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...379شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 380شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...381شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 382شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 383شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 384شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 385شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 386شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 387شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...388شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...389شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 390شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...391شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 392شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...393شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 394شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 395شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 396شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 397شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 398شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 399شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 400شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 401شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 402شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 403شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 404شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 405شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 406شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 407شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...408شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 409شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 410شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 411شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 412شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 413شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 414شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...415شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 416شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...417شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 418شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 419شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 420شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...421شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 422شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...423شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...424شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 425شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 426شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 427شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 428شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 429شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 430شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 431شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 432شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 433شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 434شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 435شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 436شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 437شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 438شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 439شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 440شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 441شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 442شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 443شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 444شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 445شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 446شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 447شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 448شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 449شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 450شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ