کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندارم بی تو برگ جان ندارم
    غم عشق تو را پنهان ندارم
    خبر داری که در شبهای تاری
    به درد عشق تو درمان ندارم
    غم تو آتشی در جان ما زد
    بگو چون ناله و افغان ندارم
    اگر عالم سراسر حور باشد
    بجز میل رخ جانان ندارم
    چو خواهد رفت سر در پای جانان
    همان بهتر که من سامان ندارم
    برآ ای آفتاب وصل جانان
    که سر اندر شب هجران ندارم
    به وصلت یک زمان بنواز ما را
    که بی روی تو برگ جان ندارم
    به جان آمد جهان از دست هجران
    کزین پس صبر بی پایان ندارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha