کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه هرگز نرود یک نفسی از یادم
    نکند یک شبی از وصل رخش دلشادم
    خاک راهش شدم از آتش دل در غم او
    برد آب رخم و داد کنون بر بادم
    مرغ زیرک بدم اندر همه دانش لیکن
    از قضا بین که در این دام بلا افتادم
    نفسی بر من و بر حال دلم کن نظری
    که گذشت از فلک سفله بسی فریادم
    بی رخت گل چه کنم در همه بستان جهان
    بی قد و قامت رعنات چو سرو آزادم
    دادم از وصل ندادی و نهادی داغی
    بر دل ای دوست بگو چند کنی بیدادم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha