به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتونغزل هاشمارهٔ ۸۹۱: بگو تا کی چنین دربندی ای دل

3580عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بگو تا کی چنین دربندی ای دل
چو از عشقش نداری هیچ حاصل
دلم در شست زلفت گشت پابند
بگو آخر چه شاید کرد با دل
دل ما را نصیحت کی کند سود
چنین حالی نگوید هیچ عاقل
دل و جان هر دو در قید تو دارم
چرا گشتی ز حال بنده غافل
چنانم در دل مسکین نشستی
که ننشستست پای سرو در گل
بجز خون دل و خوناب دیده
ندارم در غم عشقت مداخل
جهانی غم به امّید تو خوردم
نگشتم یک زمان با دوست واصل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۹۰: تا چند حال ما را آشفته داری ای دل 2شمارهٔ ۸۹۱: بگو تا کی چنین دربندی ای دل 3شمارهٔ ۸۹۲: من بی دل چکنم پیش که گویم غم دل 4شمارهٔ ۸۹۳: تا جای گرفته ای تو در دل 5شمارهٔ ۸۹۴: مرا عشقت نه امروزست در دل 6شمارهٔ ۸۹۵: ای برده آتش رخ تو آب و رنگ گل 7شمارهٔ ۸۹۶: تا کی کنم ای دوست به درد تو تحمّل 8شمارهٔ ۸۹۷: آن مرغ که بود زیرکش نام 9شمارهٔ ۸۹۸: به زلف سرکش شوریده چون شام 10شمارهٔ ۸۹۹: برنمی آید مرا زان لعل جان افزای ک ...11شمارهٔ ۹۰۰: ای رخت همچو صبح و زلف چو شام 12شمارهٔ ۹۰۱: به چشم و ابروی شوخ ای دلارام 13شمارهٔ ۹۰۲: چه خوش باشد شراب وصل در جام 14شمارهٔ ۹۰۳: ای سرو ناز رسته دمی سوی ما خرام 15شمارهٔ ۹۰۴: نمی بیند دلم از یار خود کام 16شمارهٔ ۹۰۵: چون تو را گشتم ز جان و دل غلام 17شمارهٔ ۹۰۶: یک نظر گر می کنی بر حال ما، ما را ...18شمارهٔ ۹۰۷: قرار برد ز دل زلف بی قرار توأم 19شمارهٔ ۹۰۸: تا که من نرد وفا با رخ تو باخته ا ...20شمارهٔ ۹۰۹: سالها تا ز غم عشق رخت سوخته ام 21شمارهٔ ۹۱۰: من که با خاک درت خون دل آمیخته ام 22شمارهٔ ۹۱۱: دل به غم تو بسته ام و از همه خلق ...23شمارهٔ ۹۱۲: چون سر زلفش پریشان در جهان افتاده ...24شمارهٔ ۹۱۳: سالها در عشق تو خون خورده ام 25شمارهٔ ۹۱۴: تا سر کوی تو مأوا کرده ام 26شمارهٔ ۹۱۵: جان فدای راه عشقش کرده ام 27شمارهٔ ۹۱۶: آنکه در عالم ثنایش کرده ام 28شمارهٔ ۹۱۷: درد دلم را ز تو گرچه نهان کرده ام 29شمارهٔ ۹۱۸: نازنینا من ز جانت بنده ام 30شمارهٔ ۹۱۹: تا خیال آن بت بگزیده ام 31شمارهٔ ۹۲۰: ای خوشا وقت دل شوریده ام 32شمارهٔ ۹۲۱: من که عمری در جهان گردیده ام 33شمارهٔ ۹۲۲: ای خیال روی تو در دیده ام 34شمارهٔ ۹۲۳: خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ا ...35شمارهٔ ۹۲۴: باد صبا از من رسان نزد دلارامم سل ...36شمارهٔ ۹۲۵: من دلخسته در عشقت خرابم 37شمارهٔ ۹۲۶: به درد عشق تو درمان نیابم 38شمارهٔ ۹۲۷: بی روی تو نیست خورد و خوابم 39شمارهٔ ۹۲۸: دلا در باغ حسنش عندلیبم 40شمارهٔ ۹۲۹: در جوانی قدر خود نشناختم 41شمارهٔ ۹۳۰: هنوز از باده ی وصل تو مستم 42شمارهٔ ۹۳۱: دیده بگشادم و دل در سر زلفت بستم 43شمارهٔ ۹۳۲: ز عشقت تا ز خود بیگانه گشتم 44شمارهٔ ۹۳۳: به بوی زلف تو دیوانه گشتم 45شمارهٔ ۹۳۴: بتا تا مهر تو در بر گرفتم 46شمارهٔ ۹۳۵: آنکه هرگز نرود یک نفسی از یادم 47شمارهٔ ۹۳۶: تا دل به غم رخت نهادم 48شمارهٔ ۹۳۷: آفتاب رویش از مشرق برآمد صبحدم 49شمارهٔ ۹۳۸: نگار ماه روی سرو قدم 50شمارهٔ ۹۳۹: چرا گشتی چنین غافل ز دردم 51شمارهٔ ۹۴۰: ز حد بگذشت در عشق تو دردم 52شمارهٔ ۹۴۱: تا جهانست به سر گرد جهان می گردم 53شمارهٔ ۹۴۲: چو در عالم تویی درمان دردم 54شمارهٔ ۹۴۳: مدّتی تا ز غمت گرد جهان می گردم 55شمارهٔ ۹۴۴: هیچ دانی که جهان در سر و کارت کرد ...56شمارهٔ ۹۴۵: مهر روی خوب در جان باشدم 57شمارهٔ ۹۴۶: از سر سوز جگر بر در آن یار شدم 58شمارهٔ ۹۴۷: دلم همچون سر زلفست در هم 59شمارهٔ ۹۴۸: به جان رسید مرا جان نازنین از غم 60شمارهٔ ۹۴۹: خیالش دوش ناگه در ربودم 61شمارهٔ ۹۵۰: دو زلف سرکشش پرتاب دیدم 62شمارهٔ ۹۵۱: از آن زمان که من آن روی چون قمر د ...63شمارهٔ ۹۵۲: دوش رویش به خواب می دیدم 64شمارهٔ ۹۵۳: بیمست که از دست تو فریاد برآرم 65شمارهٔ ۹۵۴: من امشب با سر زلفش سر و کاری عجب ...66شمارهٔ ۹۵۵: باد صبا خدا را بگذر سوی نگارم 67شمارهٔ ۹۵۶: نگارا از فراقت سخت زارم 68شمارهٔ ۹۵۷: تو می دانی که جز تو کس ندارم 69شمارهٔ ۹۵۸: ز هجر روی تو یارا به کام اغیارم 70شمارهٔ ۹۵۹: در حسرت روی آن نگارم 71شمارهٔ ۹۶۰: من به لطفت امید می دارم 72شمارهٔ ۹۶۱: از شب هجر تو ای دوست شکایت دارم 73شمارهٔ ۹۶۲: دلبرا آرزوی دیدن رویت دارم 74شمارهٔ ۹۶۳: نگاری چابک و دلبند دارم 75شمارهٔ ۹۶۴: دلا من آرزوی یار دارم 76شمارهٔ ۹۶۵: امشب سر وصل یار دارم 77شمارهٔ ۹۶۶: نه در عالم کسی غمخوار دارم 78شمارهٔ ۹۶۷: مهر رویش میان جان دارم 79شمارهٔ ۹۶۸: چه دهم شرح که از غصّه چه بر جان د ...80شمارهٔ ۹۶۹: باز در سر هوس روی نگاری دارم 81شمارهٔ ۹۷۰: من به بوی سر زلفت نگرانی دارم 82شمارهٔ ۹۷۱: بیا کز درد دوری بی قرارم 83شمارهٔ ۹۷۲: در عشق تو جز رنگ رخ زرد ندارم 84شمارهٔ ۹۷۳: ای دوست نظر کن ز سر لطف به کارم 85شمارهٔ ۹۷۴: به عالم غیر تو دلبر ندارم 86شمارهٔ ۹۷۵: به دوران وصالت غم ندارم 87شمارهٔ ۹۷۶: دلا صبر از رخ جانان ندارم 88شمارهٔ ۹۷۷: ندارم بی تو برگ جان ندارم 89شمارهٔ ۹۷۸: به عالم غیر تو یاری ندارم 90شمارهٔ ۹۷۹: منم کاندر جهان یاری ندارم 91شمارهٔ ۹۸۰: صبا بگذر شبی در کوی یارم 92شمارهٔ ۹۸۱: چشم بینایی بده تا روی جانان بنگرم 93شمارهٔ ۹۸۲: جانا ز دست عشق تو فرسوده خاطرم 94شمارهٔ ۹۸۳: گر من ز دست هجر تو آهی برآورم 95شمارهٔ ۹۸۴: تا روی همچو ماه تو رفت از برابرم 96شمارهٔ ۹۸۵: تا من از صحبت تو مهجورم 97شمارهٔ ۹۸۶: بیا جانا که جانت را بمیرم 98شمارهٔ ۹۸۷: مگر لطف تو باشد دستگیرم 99شمارهٔ ۹۸۸: به لطف ای دوست باری دست گیرم 100شمارهٔ ۹۸۹: بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم 101شمارهٔ ۹۹۰: بیا ای سرو ناز من روان تا در برت ...102شمارهٔ ۹۹۱: بگفتی هم شبی جانا نظر بر حالت اند ...103شمارهٔ ۹۹۲: مدّتی تا به غم حال جهان می سازم 104شمارهٔ ۹۹۳: خداوندا بده عمری درازم 105شمارهٔ ۹۹۴: لب تشنه لعل توأم آبی مگر ارزم 106شمارهٔ ۹۹۵: ز دیده خون دل تا چند ریزم 107شمارهٔ ۹۹۶: مرا در دل همی آمد که با عشقت نیام ...108شمارهٔ ۹۹۷: نیست بر دولت وصل تو شبی دست رسم 109شمارهٔ ۹۹۸: چنین بی یار و دل تا چند باشم 110شمارهٔ ۹۹۹: اگر با دولتت پاینده باشم 111شمارهٔ ۱۰۰۰: تو شمعی و منت پروانه باشم 112شمارهٔ ۱۰۰۱: سرو قد تو رسته روان بر کنار چشم 113شمارهٔ ۱۰۰۲: صد ازین جور و جفا گر ز برای تو ک ...114شمارهٔ ۱۰۰۳: من اندر کار عشقش چند کوشم 115شمارهٔ ۱۰۰۴: دوش می رفت دوش بر دوشم 116شمارهٔ ۱۰۰۵: تا چند زنی تیغ جفا بر دل ریشم 117شمارهٔ ۱۰۰۶: ز زلفت بو نمی یابد دماغم 118شمارهٔ ۱۰۰۷: ز گل با روی تو باشد فراغم 119شمارهٔ ۱۰۰۸: ای شده غم یار من، من شده ام یار ...120شمارهٔ ۱۰۰۹: همی پرسی که چونی در فراقم 121شمارهٔ ۱۰۱۰: کنون عمری که سرگردان عشقم 122شمارهٔ ۱۰۱۱: بس بگردید و بس بگردد هم 123شمارهٔ ۱۰۱۲: چو من آشفته آن زلف و خالم 124شمارهٔ ۱۰۱۳: بگرفت ز دست غم ملالم 125شمارهٔ ۱۰۱۴: عمریست تا من از جان حیران آن جما ...126شمارهٔ ۱۰۱۵: چرایی این چنین فارغ ز حالم 127شمارهٔ ۱۰۱۶: آخر نظری فکن به حالم 128شمارهٔ ۱۰۱۷: چون سر زلف تو ای دوست پریشان حال ...129شمارهٔ ۱۰۱۸: تا هست نظر بدان جمالم 130شمارهٔ ۱۰۱۹: ای سر زلف تو پناه دلم 131شمارهٔ ۱۰۲۰: تا کی زنی ز تیغ جفا نیش بر دلم 132شمارهٔ ۱۰۲۱: چو بلبل در هوای گلستانم 133شمارهٔ ۱۰۲۲: تا هست به عشق تو توانم 134شمارهٔ ۱۰۲۳: من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم 135شمارهٔ ۱۰۲۴: اگرچه سوخت در غم استخوانم 136شمارهٔ ۱۰۲۵: بلبل صفت از عشق تو فریاد زنانم 137شمارهٔ ۱۰۲۶: من تو را یار خویش می دانم 138شمارهٔ ۱۰۲۷: ز سوز عشق رخت آتشیست در جانم 139شمارهٔ ۱۰۲۸: بر آب دیده چون سروش نشانم 140شمارهٔ ۱۰۲۹: در جمال رخ تو حیرانم 141شمارهٔ ۱۰۳۰: فریاد که از دست تو فریاد زنانم 142شمارهٔ ۱۰۳۱: از دست غم عشق تو فریاد کنانم 143شمارهٔ ۱۰۳۲: ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم 144شمارهٔ ۱۰۳۳: بی رخ چون خورت ای جان به لب آمد ...145شمارهٔ ۱۰۳۴: من راز غم عشق تو گفتن نتوانم 146شمارهٔ ۱۰۳۵: عمریست تا چو پرگار سرگشته در جها ...147شمارهٔ ۱۰۳۶: پشتم ز فراق شد خم 148شمارهٔ ۱۰۳۷: در سرم هست که سر در سر کار تو کن ...149شمارهٔ ۱۰۳۸: من دیده با خیال تو برهم نمی زنم 150شمارهٔ ۱۰۳۹: گر خرامی پیش ما در دیدگان جایت ک ...151شمارهٔ ۱۰۴۰: گفتم که یک شبی سوی جانان گذر کنم 152شمارهٔ ۱۰۴۱: بخت اگر یاری دهد یارش کنم 153شمارهٔ ۱۰۴۲: پیش رویش جان و دل قربان کنم 154شمارهٔ ۱۰۴۳: گفته بودی از لبت درمان کنم 155شمارهٔ ۱۰۴۴: تا به کی درد غمت پنهان کنم 156شمارهٔ ۱۰۴۵: درد ما را با غمت چون نیست درمان ...157شمارهٔ ۱۰۴۶: دل ز تنهایی به جان آمد ندانم چون ...158شمارهٔ ۱۰۴۷: تا به چند این دیده را در هجر تو ...159شمارهٔ ۱۰۴۸: جز غم چو نیست حاصل ایام چون کنم 160شمارهٔ ۱۰۴۹: تا به کی دل را ز درد عشق تو پر خ ...161شمارهٔ ۱۰۵۰: شب وصال میسّر نمی شود چه کنم 162شمارهٔ ۱۰۵۱: بی رخت صبر از این بیش ندارم چه ک ...163شمارهٔ ۱۰۵۲: من مسکین به جهان یار ندارم چه کن ...164شمارهٔ ۱۰۵۳: بگو که با غم هجران روی او چه کنم 165شمارهٔ ۱۰۵۴: بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکن ...166شمارهٔ ۱۰۵۵: بیا که بی رخ خوبت نظر به کس نکنم 167شمارهٔ ۱۰۵۶: با تو تا جان باشدم یاری کنم 168شمارهٔ ۱۰۵۷: با درد دلپذیر تو درمان چه می کنم 169شمارهٔ ۱۰۵۸: با دو چشمت عشق بازی می کنم 170شمارهٔ ۱۰۵۹: من چو بلبل ناله های صبحگاهی می ک ...171شمارهٔ ۱۰۶۰: گفتم که عهد یار جفاجوی بشکنم 172شمارهٔ ۱۰۶۱: پرسی ز من که چونی ای دوست بی تو ...173شمارهٔ ۱۰۶۲: در این جهان دل خود را شکسته می ب ...174شمارهٔ ۱۰۶۳: شدم به طرف گلستان که تا گلی چینم 175شمارهٔ ۱۰۶۴: نه بخت آنکه شبی با تو روبرو بنشی ...176شمارهٔ ۱۰۶۵: نه یاریی دهدم بخت تا رخت بینم 177شمارهٔ ۱۰۶۶: نام تو قوّت دل و دینم 178شمارهٔ ۱۰۶۷: من دولت وصالش از بی نیاز خواهم 179شمارهٔ ۱۰۶۸: با درد عشقت درمان نخواهم 180شمارهٔ ۱۰۶۹: اگر نه وصل تو باشد جهان نمی خواه ...181شمارهٔ ۱۰۷۰: شبت خوش باد همچون روز خرّم 182شمارهٔ ۱۰۷۱: دیگر هوای عشق تو در سرگرفته ایم 183شمارهٔ ۱۰۷۲: نگارا ز هجر تو دل خسته ایم 184شمارهٔ ۱۰۷۳: چو لاله پر از خون دل خسته ایم 185شمارهٔ ۱۰۷۴: شبهاست کز خیال رخ تو نخفته ایم 186شمارهٔ ۱۰۷۵: دور از تو دلبرا چه جفاها کشیده ا ...187شمارهٔ ۱۰۷۶: روی بنمای که پیشت به نیاز آمده ا ...188شمارهٔ ۱۰۷۷: دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم 189شمارهٔ ۱۰۷۸: قدر روز وصل تو نشناختیم 190شمارهٔ ۱۰۷۹: ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم 191شمارهٔ ۱۰۸۰: تا دیده و دل در سر زلفین تو بستی ...192شمارهٔ ۱۰۸۱: ما تو را دلدار خود پنداشتیم 193شمارهٔ ۱۰۸۲: از مادر دهر تا بزادیم 194شمارهٔ ۱۰۸۳: در سر کوی غمت دل به جفا بنهادیم 195شمارهٔ ۱۰۸۴: بسیار در فراق تو زنهارها زدیم 196شمارهٔ ۱۰۸۵: در درد بمردیم و به درمان نرسیدیم 197شمارهٔ ۱۰۸۶: یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بو ...198شمارهٔ ۱۰۸۷: بر در لطف تو نیاز آریم 199شمارهٔ ۱۰۸۸: ما در دو جهان جز دلکی ریش نداریم 200شمارهٔ ۱۰۸۹: گفتم به دل که ای دل دانی که در چ ...201شمارهٔ ۱۰۹۰: جز درگه تو راه به جایی نمی بریم 202شمارهٔ ۱۰۹۱: با سرو قد تو عشق بازیم 203شمارهٔ ۱۰۹۲: تا به کی در غم عشق تو چنین درساز ...204شمارهٔ ۱۰۹۳: دلا تا کی به درد او بسازیم 205شمارهٔ ۱۰۹۴: بگو تا چند خون دل به غم در ساغر ...206شمارهٔ ۱۰۹۵: صبا رسید و رسانید بوی یار قدیم 207شمارهٔ ۱۰۹۶: گر نسیم کوی او دارد مسلمانان نسی ...208شمارهٔ ۱۰۹۷: چون صبا از زلف یارم هر سحر آرد ن ...209شمارهٔ ۱۰۹۸: ما خود ز که ایم و از کدامیم 210شمارهٔ ۱۰۹۹: ما ندانیم که کشتی غمت را رانیم 211شمارهٔ ۱۱۰۰: چه دردست این که درمانش ندانیم 212شمارهٔ ۱۱۰۱: چون تو طبیب دردی درد تو با که گو ...213شمارهٔ ۱۱۰۲: درد دل خویش با که گویم 214شمارهٔ ۱۱۰۳: در راه عشق روی تو ما بی خبر رویم 215شمارهٔ ۱۱۰۴: دل را به بوی وصل تو دادیم و می ر ...216شمارهٔ ۱۱۰۵: یارب که تو بگشای در بسته به رویم 217شمارهٔ ۱۱۰۶: تا به چند از رخ زیبای تو مهجور ش ...218شمارهٔ ۱۱۰۷: پیش چوگان جفایت صنما چون گویم 219شمارهٔ ۱۱۰۸: از وصل دری گشا به رویم 220شمارهٔ ۱۱۰۹: بهار آمد بیا تا خوش برآییم 221شمارهٔ ۱۱۱۰: چو با مهر رخ او آشناییم 222شمارهٔ ۱۱۱۱: سرگشته در این عرصه ایام چو ماییم 223شمارهٔ ۱۱۱۲: نگارا از تو دور آخر چراییم 224شمارهٔ ۱۱۱۳: در بادیه هجر تو سرگشته چو گوییم 225شمارهٔ ۱۱۱۴: به جان آمد دل از هجر حبیبان 226شمارهٔ ۱۱۱۵: از درد منال ای دل چون نیست تو را ...227شمارهٔ ۱۱۱۶: به خدایی که جز او نیست خداوند جه ...228شمارهٔ ۱۱۱۷: تویی لیلی تویی لیلی تویی درد مرا ...229شمارهٔ ۱۱۱۸: بی کنارت در میان خونم این نازک م ...230شمارهٔ ۱۱۱۹: بار هجرت بر دلم باریست باری بس گ ...231شمارهٔ ۱۱۲۰: صبا برو تو پیامی ز من به یار رسا ...232شمارهٔ ۱۱۲۱: ای صبا نیست به عالم چو قدش سرو ر ...233شمارهٔ ۱۱۲۲: قدم نه شاه باز ما دمی در کوی درو ...234شمارهٔ ۱۱۲۳: ای سخت گمان سست پیمان 235شمارهٔ ۱۱۲۴: چشم و ابرویی که او دارد که دارد ...236شمارهٔ ۱۱۲۵: سری دارم فدای پای جانان 237شمارهٔ ۱۱۲۶: صبا شاد آمدی از کوی جانان 238شمارهٔ ۱۱۲۷: ز باد بهاری جهان شد جوان 239شمارهٔ ۱۱۲۸: چون جهانی را تویی روح و روان 240شمارهٔ ۱۱۲۹: در چمن تا قد آن سرو روانست روان 241شمارهٔ ۱۱۳۰: جان شیرینم تویی دانی که شیرینست ...242شمارهٔ ۱۱۳۱: چو زلف دوست برآشفت روزگار جهان 243شمارهٔ ۱۱۳۲: ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان 244شمارهٔ ۱۱۳۳: ای رخ مهوشت به کام جهان 245شمارهٔ ۱۱۳۴: مکن تو روی چو خورشید خود ز ما پن ...246شمارهٔ ۱۱۳۵: شبی چو زلف سیاهت دراز و بی پایان 247شمارهٔ ۱۱۳۶: بس روز به عشق تو بریدیم بیابان 248شمارهٔ ۱۱۳۷: دلم بگرفت از تنها نشستن 249شمارهٔ ۱۱۳۸: مهر روی آن بت سیمین بدن 250شمارهٔ ۱۱۳۹: تا به کی جان و جهان در سر کارت ک ...251شمارهٔ ۱۱۴۰: روی او را کجا توان دیدن 252شمارهٔ ۱۱۴۱: دل به جان آمد از عنا دیدن 253شمارهٔ ۱۱۴۲: ای دیده نمی شاید بی دوست جهان دی ...254شمارهٔ ۱۱۴۳: به باغ شد دل من صبحدم به گل چیدن 255شمارهٔ ۱۱۴۴: از دستت ای قلم من خواهم به جان ر ...256شمارهٔ ۱۱۴۵: چه خوش بود به چمن در صبوح گل چید ...257شمارهٔ ۱۱۴۶: باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار ز ...258شمارهٔ ۱۱۴۷: بیا و دیده جانم به وصل بینا کن 259شمارهٔ ۱۱۴۸: بیا ای سرو جان من کنار چشم ما جا ...260شمارهٔ ۱۱۴۹: نگارا رحمتی بر حال ما کن 261شمارهٔ ۱۱۵۰: دل ضعیف مرا در دو زلف خود جا کن 262شمارهٔ ۱۱۵۱: ز لطفت یک نظر در حال ما کن 263شمارهٔ ۱۱۵۲: سهی سروا گذاری سوی ما کن 264شمارهٔ ۱۱۵۳: بیا دردم به وصل خود دوا کن 265شمارهٔ ۱۱۵۴: درد دل ما را ز کرم باز دوا کن 266شمارهٔ ۱۱۵۵: ای نور دیده یک شبی ما را ز وصلت ...267شمارهٔ ۱۱۵۶: از شب وصلت دل ما شاد کن 268شمارهٔ ۱۱۵۷: خداوندا به حال ما نظر کن 269شمارهٔ ۱۱۵۸: نگارا بر من مسکین نظر کن 270شمارهٔ ۱۱۵۹: دمی در کوی درویشان گذر کن 271شمارهٔ ۱۱۶۰: یک لحظه به سوی ما گذر کن 272شمارهٔ ۱۱۶۱: این خراب آباد دل معمور کن 273شمارهٔ ۱۱۶۲: برآ به بام و رخت همچو شمع خاور ک ...274شمارهٔ ۱۱۶۳: تا به کی این در زنم در باز کن 275شمارهٔ ۱۱۶۴: مه رویت درخشان کن دو زلفت را پری ...276شمارهٔ ۱۱۶۵: ای سرو سهی قد به سوی ما گذری کن 277شمارهٔ ۱۱۶۶: دل سرگشته ی حیران برو ترک مناهی ...278شمارهٔ ۱۱۶۷: به دل گفتم برو شست دو زلفش را پن ...279شمارهٔ ۱۱۶۸: نشین به تخت دل ما و پادشاهی کن 280شمارهٔ ۱۱۶۹: خلاف عادت معهود را وفایی کن 281شمارهٔ ۱۱۷۰: مویت به آفتاب رخ ای جان رها مکن 282شمارهٔ ۱۱۷۱: زین بیشتر چون زلف خود خاطر پریشا ...283شمارهٔ ۱۱۷۲: ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین ...284شمارهٔ ۱۱۷۳: ای دل ای دل بیش ازین در عشق نادا ...285شمارهٔ ۱۱۷۴: ای عزیز من ستمکاری مکن 286شمارهٔ ۱۱۷۵: ای عارض زیبای تو نازک تر از برگ ...287شمارهٔ ۱۱۷۶: ای به بالا سرو نازی ای به رخ همچ ...288شمارهٔ ۱۱۷۷: صبح وصال کی دمد زین شب لاجورد من 289شمارهٔ ۱۱۷۸: آن خوشدلی کجا شد و آن روزگار من 290شمارهٔ ۱۱۷۹: زمانه تا به کی آخر جفا کند بر من 291شمارهٔ ۱۱۸۰: ای دو چشمت مایه درمان من 292شمارهٔ ۱۱۸۱: مکن تو روی چو خورشید خود نهان از ...293شمارهٔ ۱۱۸۲: قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز ...294شمارهٔ ۱۱۸۳: ای بار غم تو بر دل من 295شمارهٔ ۱۱۸۴: تا به کی در پا کشد زلفت دل مسکین ...296شمارهٔ ۱۱۸۵: آه از ستم زمانه ی دون 297شمارهٔ ۱۱۸۶: ای بت سنگین دل سیمین بدن 298شمارهٔ ۱۱۸۷: بگشای چشم مرحمت و حال ما ببین 299شمارهٔ ۱۱۸۸: هجران آن صنم گلعذار بین 300شمارهٔ ۱۱۸۹: تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت ...301شمارهٔ ۱۱۹۰: بگشای در رحمت بر روی من مسکین 302شمارهٔ ۱۱۹۱: بلبل شوریده زندان بر نتابد بیش ا ...303شمارهٔ ۱۱۹۲: ای به قد چون سرو نازی صد هزاران ...304شمارهٔ ۱۱۹۳: جان بدادم در فراق روی او 305شمارهٔ ۱۱۹۴: ای دو دیده چون کنم درمان ندارد د ...306شمارهٔ ۱۱۹۵: گر کشم بار کسی هم بار تو 307شمارهٔ ۱۱۹۶: ای مرا هم دل تو هم دلدار تو 308شمارهٔ ۱۱۹۷: ندارم دل که دل بردارم از تو 309شمارهٔ ۱۱۹۸: صبا باز آ که در مان دارم از تو 310شمارهٔ ۱۱۹۹: نگارینا دل پر دردم از تو 311شمارهٔ ۱۲۰۰: ای به ناکام دلم خسته و مهجور از ...312شمارهٔ ۱۲۰۱: تا به کی باشد دلم در دام تو 313شمارهٔ ۱۲۰۲: جانان کدام دل که نگشتست رام تو 314شمارهٔ ۱۲۰۳: آمد دل ضعیف من اندر پناه تو 315شمارهٔ ۱۲۰۴: ای دل به درد عشق ندارم دوای تو 316شمارهٔ ۱۲۰۵: گشتم از جان بنده بالای تو 317شمارهٔ ۱۲۰۶: جانم به لب رسید ز جور و جفای تو 318شمارهٔ ۱۲۰۷: ای دلم در لعل شکّرخای تو 319شمارهٔ ۱۲۰۸: ما را شکایتیست ز دست جفای تو 320شمارهٔ ۱۲۰۹: ای دیده ی بخت جهان در آرزوی روی ...321شمارهٔ ۱۲۱۰: باد صبا جان می دهد در آرزوی روی ...322شمارهٔ ۱۲۱۱: بردی دل من به چشم و ابرو 323شمارهٔ ۱۲۱۲: من ندیدم ای دل سرگشته جز بیداد ا ...324شمارهٔ ۱۲۱۳: ای که دل دارد بسی بر روی جانان آ ...325شمارهٔ ۱۲۱۴: گفته بودم یار گیرم یار کو 326شمارهٔ ۱۲۱۵: دلبرا لذّت جوانی کو 327شمارهٔ ۱۲۱۶: ای صبا حال دل من بر دلدار بگو 328شمارهٔ ۱۲۱۷: صبا تو حال دل خسته با نگار بگو 329شمارهٔ ۱۲۱۸: ای صبا قصّه ی دردم بر دلدار بگو 330شمارهٔ ۱۲۱۹: ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگ ...331شمارهٔ ۱۲۲۰: خردم گفت برو ای دل دیوانه برو 332شمارهٔ ۱۲۲۱: تا مرا شد سایه زلفت پناه 333شمارهٔ ۱۲۲۲: ای سودا دیده ام روی چو ماه 334شمارهٔ ۱۲۲۳: آن دیده بین که چون به جفا می کند ...335شمارهٔ ۱۲۲۴: تشنه درد فراقت منم ای جان در ده 336شمارهٔ ۱۲۲۵: ای غمت در جان ما جا ساخته 337شمارهٔ ۱۲۲۶: ای در شکنج زلف تو مرغ دلم جا ساخ ...338شمارهٔ ۱۲۲۷: گر کند میل جفا دلبر من گویم چه 339شمارهٔ ۱۲۲۸: ای مرا از یاد خود بگذاشته 340شمارهٔ ۱۲۲۹: نگران خم ابروی توام پیوسته 341شمارهٔ ۱۲۳۰: پیش قد تو سهی سرو ز پا افتاده 342شمارهٔ ۱۲۳۱: آتش مهر توأم در دل و جان افتاده 343شمارهٔ ۱۲۳۲: جان در غم فراقت دل بر بلا نهاده 344شمارهٔ ۱۲۳۳: ای ما جهان و جان را بر باد عشق د ...345شمارهٔ ۱۲۳۴: ماهتابی هست و ابرش دست پیرامن زد ...346شمارهٔ ۱۲۳۵: تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده 347شمارهٔ ۱۲۳۶: ای سلاطین جهان پیش رخت بنده شده 348شمارهٔ ۱۲۳۷: به بوی زلف خودم دلبرا به باد مده 349شمارهٔ ۱۲۳۸: بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده 350شمارهٔ ۱۲۳۹: تو را لبیست نگارا چو غنچه پرخنده 351شمارهٔ ۱۲۴۰: این دل محنت و بلا دیده 352شمارهٔ ۱۲۴۱: ای خیال رخ تو در دیده 353شمارهٔ ۱۲۴۲: آه از این روزگار گردیده 354شمارهٔ ۱۲۴۳: دل من از غم تو گرد جهان گردیده 355شمارهٔ ۱۲۴۴: ای مثل چشم مستت چشم فلک ندیده 356شمارهٔ ۱۲۴۵: گفتم که میارید ز بازار بنفشه 357شمارهٔ ۱۲۴۶: عالم همه خوش بوی شد از بوی بنفشه 358شمارهٔ ۱۲۴۷: در سر مرا ز عشقش سودا بود همیشه 359شمارهٔ ۱۲۴۸: فریاد ز جور این زمانه 360شمارهٔ ۱۲۴۹: دو دیده بر سر راهت نهاده ام بازآ ...361شمارهٔ ۱۲۵۰: آن چه زلفست آن که باز از قهر تاب ...362شمارهٔ ۱۲۵۱: بازم از سودای زلفت مست و شیدا کر ...363شمارهٔ ۱۲۵۲: یکباره عهد یار فراموش کرده ای 364شمارهٔ ۱۲۵۳: تا کی دلا به دام غمش اوفتاده ای 365شمارهٔ ۱۲۵۴: جانا چه کرده ایم که از ما بریده ...366شمارهٔ ۱۲۵۵: عاشقانت را دگر در جست و جو آورده ...367شمارهٔ ۱۲۵۶: از جان وصل خویش فرستم نواله ای 368شمارهٔ ۱۲۵۷: ای در غم عشق تو من در هر دهن افس ...369شمارهٔ ۱۲۵۸: مرغ دلم به زلف تو تا ساخت خانه ا ...370شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا که بی تو ندارد دل من اسبابی 371شمارهٔ ۱۲۶۰: تو که خورشید جهانی به جهان می تا ...372شمارهٔ ۱۲۶۱: گرفت از رشک رویت ماه تابی 373شمارهٔ ۱۲۶۲: دلا این عشق بازی تا به کی بی 374شمارهٔ ۱۲۶۳: زان لعل لبم بده زکاتی 375شمارهٔ ۱۲۶۴: ای دل ز شراب عشق مستی 376شمارهٔ ۱۲۶۵: تا که مهر مهرم از درج وفا برداشت ...377شمارهٔ ۱۲۶۶: من ندارم بی رخت از زندگانی راحتی 378شمارهٔ ۱۲۶۷: چه کردم تا زمن دل برگرفتی 379شمارهٔ ۱۲۶۸: ای مسلمانان خدا را همّتی 380شمارهٔ ۱۲۶۹: دارم به لطف عام تو چشم عنایتی 381شمارهٔ ۱۲۷۰: گفتم ز جور دوست بگویم حکایتی 382شمارهٔ ۱۲۷۱: دردا که نیست روز غمت را نهایتی 383شمارهٔ ۱۲۷۲: به رخ چون ماه تابانی به قد چون س ...384شمارهٔ ۱۲۷۳: ز کوی دوست آمد شاد بادی 385شمارهٔ ۱۲۷۴: دلا در عشق بازی نیک مردی 386شمارهٔ ۱۲۷۵: گر مرا با درد عشقت چاره بودی خوش ...387شمارهٔ ۱۲۷۶: یک شب به لطف از درما درنیامدی 388شمارهٔ ۱۲۷۷: تا کی ای دیده دل اندر رخ جانان ب ...389شمارهٔ ۱۲۷۸: گهی بزم طرب را ساختندی 390شمارهٔ ۱۲۷۹: دلا خود را به مه رویی چه بندی 391شمارهٔ ۱۲۸۰: بگو چگونه دهم شرح آرزومندی 392شمارهٔ ۱۲۸۱: گلبن وصل ز باغ دل ما برکندی 393شمارهٔ ۱۲۸۲: چه جرم رفت که یکباره مهر ببریدی 394شمارهٔ ۱۲۸۳: گر شبی روی چو ماه تو دو چشمم دید ...395شمارهٔ ۱۲۸۴: به حکم آنکه مرا نیست در جهان یار ...396شمارهٔ ۱۲۸۵: مگر با ما سر یاری نداری 397شمارهٔ ۱۲۸۶: ای که ز دولت و اقبال تو برخوردار ...398شمارهٔ ۱۲۸۷: صبا اگر به سر کوی او گذر داری 399شمارهٔ ۱۲۸۸: دلم ز دست ببردی و جان به سر باری 400شمارهٔ ۱۲۸۹: بگو تا کی دلم را تنگ داری 401شمارهٔ ۱۲۹۰: چرا بی جرم با ما جنگ داری 402شمارهٔ ۱۲۹۱: نگارینا ز نامم ننگ داری 403شمارهٔ ۱۲۹۲: چه باشد ار ز من خسته دل تو یاد آ ...404شمارهٔ ۱۲۹۳: دلم ببردی و دانم که قصد جان داری 405شمارهٔ ۱۲۹۴: صبا بازآ که درمانم تو داری 406شمارهٔ ۱۲۹۵: چون چشم بد از روی خودم دور چه دا ...407شمارهٔ ۱۲۹۶: ای دل به سر کویش رو گر هوسی داری 408شمارهٔ ۱۲۹۷: ای دل به درد عشقش دانم دوا نداری 409شمارهٔ ۱۲۹۸: نگارا رسم دلداری نداری 410شمارهٔ ۱۲۹۹: گرم بودی به وصلت اختیاری 411شمارهٔ ۱۳۰۰: دلا تا کی چنین در زیر باری 412شمارهٔ ۱۳۰۱: چه خوش بادیست باد نوبهاری 413شمارهٔ ۱۳۰۲: که دارد در دو عالم چون تو یاری 414شمارهٔ ۱۳۰۳: که را باشد به عالم چون تو یاری 415شمارهٔ ۱۳۰۴: حاش لله که مرا جز تو بود دلداری 416شمارهٔ ۱۳۰۵: به دردی دل گرفتارست باری 417شمارهٔ ۱۳۰۶: نیست یاری به جهان مثل تو کس دلدا ...418شمارهٔ ۱۳۰۷: به امیدی که برآید مه رویت سحری 419شمارهٔ ۱۳۰۸: چه باشد ار به من خسته دل کنی نظر ...420شمارهٔ ۱۳۰۹: چه شود گر فکند بر من مسکین نظری 421شمارهٔ ۱۳۱۰: الهی تو بگشا به لطفت دری 422شمارهٔ ۱۳۱۱: که را طاقت بود بر درد دوری 423شمارهٔ ۱۳۱۲: فدای جان منست آن نگار چون حوری 424شمارهٔ ۱۳۱۳: دل برده ای از دست من ای کان لطف ...425شمارهٔ ۱۳۱۴: سهی سروا چرا با ما نسازی 426شمارهٔ ۱۳۱۵: بس دولت فیروزست در پای تو سربازی 427شمارهٔ ۱۳۱۶: تو تا کی با من مسکین نسازی 428شمارهٔ ۱۳۱۷: تا کی ز سر زلف تو ما را ننوازی 429شمارهٔ ۱۳۱۸: وقت آنست که بر ما نظری اندازی 430شمارهٔ ۱۳۱۹: دلا تو با من مسکین چرا نمی سازی 431شمارهٔ ۱۳۲۰: چرا تو درد دلم را دوا نمی سازی 432شمارهٔ ۱۳۲۱: چرا به کار من ناتوان نپردازی 433شمارهٔ ۱۳۲۲: بگفتم با صبا دزدیده رازی 434شمارهٔ ۱۳۲۳: معطّرست جهانی ز باد نوروزی 435شمارهٔ ۱۳۲۴: بو که آن ماه من اندر چمن آید روز ...436شمارهٔ ۱۳۲۵: هر آنکه داد مرا عمر او دهد روزی 437شمارهٔ ۱۳۲۶: بیا که غمزه سرمست تو به دلدوزی 438شمارهٔ ۱۳۲۷: اگر شود شب وصلت مرا شبی روزی 439شمارهٔ ۱۳۲۸: من تو را دارم و جز لطف توأم نیست ...440شمارهٔ ۱۳۲۹: تا نفس هست به یاد تو برآرم نفسی 441شمارهٔ ۱۳۳۰: بتا به عهد من ار بر سر جفا باشی 442شمارهٔ ۱۳۳۱: چرا جانا به دردم شاد باشی 443شمارهٔ ۱۳۳۲: دلا تو تا به غم عشق در جهان باشی 444شمارهٔ ۱۳۳۳: دلا تا کی چنین سرگشته باشی 445شمارهٔ ۱۳۳۴: دلا تا کی چنین دیوانه باشی 446شمارهٔ ۱۳۳۵: ز جانم تو را بنده در بندگی 447شمارهٔ ۱۳۳۶: ماییم و غم عشقت و خوابی و خیالی 448شمارهٔ ۱۳۳۷: دلا تا کی به درد عشق نالی 449شمارهٔ ۱۳۳۸: در دیده ام نیامد جز روی تو خیالی 450شمارهٔ ۱۳۳۹: مرا خود نباشد به عالم دلی 451شمارهٔ ۱۳۴۰: من ندیدم به جهان همچو دو زلفت شا ...452شمارهٔ ۱۳۴۱: دامن وصل ار به کف آید دمی 453شمارهٔ ۱۳۴۲: من شبی در خواب عکس روی او گردیدم ...454شمارهٔ ۱۳۴۳: چرخ کی گردد به کام ما دمی 455شمارهٔ ۱۳۴۴: بتا تا کی کنی این سرگرانی 456شمارهٔ ۱۳۴۵: الا ای سرو ناز بوستانی 457شمارهٔ ۱۳۴۶: تو مرا دردی و تو درمانی 458شمارهٔ ۱۳۴۷: دل من درد غمت دارد و تو درمانی 459شمارهٔ ۱۳۴۸: چو حال زار من خسته دل تو می دانی 460شمارهٔ ۱۳۴۹: دلم را درد و درمانی مرا تو مونس ...461شمارهٔ ۱۳۵۰: تو عهدی کرده ای جانا که از من سر ...462شمارهٔ ۱۳۵۱: دل من به دست آر اگر می توانی 463شمارهٔ ۱۳۵۲: دل بدادم به تو ای دوست من از ناد ...464شمارهٔ ۱۳۵۳: فراموشت چرا شد مهربانی 465شمارهٔ ۱۳۵۴: نگارا چون قلم ما را به سر تا کی ...466شمارهٔ ۱۳۵۵: تا چند مرا جانا از غمزه برنجانی 467شمارهٔ ۱۳۵۶: تو راست بر مه تابنده از شکر دهنی 468شمارهٔ ۱۳۵۷: همچون قلم نگارا چندم به سر دوانی 469شمارهٔ ۱۳۵۸: جهان بگرفت باز از سر جوانی 470شمارهٔ ۱۳۵۹: مرا که در دو جهان راحت دل و جانی 471شمارهٔ ۱۳۶۰: دلی که نیست به درد فراقت ارزانی 472شمارهٔ ۱۳۶۱: دلی ز دست بدادم ز روی نادانی 473شمارهٔ ۱۳۶۲: ای جان و زندگانی عمری و شادمانی 474شمارهٔ ۱۳۶۳: صبا تو حال دل تنگ ما نکو دانی 475شمارهٔ ۱۳۶۴: تو جام جهان نمای جانی 476شمارهٔ ۱۳۶۵: بده ساقی تو جام ارغوانی 477شمارهٔ ۱۳۶۶: صبا حال دلم را نیک دانی 478شمارهٔ ۱۳۶۷: جانا چه باشد ار دل ما را دوا کنی 479شمارهٔ ۱۳۶۸: جانا چه باشد ار نظری سوی ما کنی 480شمارهٔ ۱۳۶۹: چو شود گر ز من ای جان دمکی یاد ک ...481شمارهٔ ۱۳۷۰: ای ماه اگر به گوشه گلشن نظر کنی 482شمارهٔ ۱۳۷۱: تا به کی جانا دلم پر خون کنی 483شمارهٔ ۱۳۷۲: دلبرا با من جفا تا کی کنی 484شمارهٔ ۱۳۷۳: تا کی از سرکشی وفا نکنی 485شمارهٔ ۱۳۷۴: تو خود به حال پریشان ما نظر نکنی 486شمارهٔ ۱۳۷۵: نه درد دلم را دوا می کنی 487شمارهٔ ۱۳۷۶: دلبرا با ما تو لطف بی نهایت می ک ...488شمارهٔ ۱۳۷۷: من دردمند چاره ی دردم چه می کنی 489شمارهٔ ۱۳۷۸: تا کی ای دلبر تو با ما بی وفایی ...490شمارهٔ ۱۳۷۹: جانا چه شد که بنده نوازی نمی کنی 491شمارهٔ ۱۳۸۰: بشست از دیده شرم و از حیا روی 492شمارهٔ ۱۳۸۱: گر به چوگانم ز خود رانی چو گوی 493شمارهٔ ۱۳۸۲: ای صبا آخر چرا افتان و خیزان می ...494شمارهٔ ۱۳۸۳: ای صبا حال دل من پیش دلبر بازگوی 495شمارهٔ ۱۳۸۴: در ره عشق تو جانی می دهم در جست ...496شمارهٔ ۱۳۸۵: گر صد هزار ازین غم و دردم رسد به ...497شمارهٔ ۱۳۸۶: خوشش رنگ و خوشش روی و خوشش بوی 498شمارهٔ ۱۳۸۷: ای جان و جهان توام پناهی 499شمارهٔ ۱۳۸۸: چه ساعتی بود آیا که آن چنان ماهی 500شمارهٔ ۱۳۸۹: ماهیست نشسته به سر مسند شاهی 501شمارهٔ ۱۳۹۰: الهی یا الهی یا الهی 502شمارهٔ ۱۳۹۱: ز روی لطف کن در من نگاهی 503شمارهٔ ۱۳۹۲: هیچ در خاطرت آمد که دلم باز دهی 504شمارهٔ ۱۳۹۳: ای دلستان چرا دل ما را نمی دهی 505شمارهٔ ۱۳۹۴: ای آفتاب کشور و ای ماه خرگهی 506شمارهٔ ۱۳۹۵: شده ام خاک سر کوی تو ای سرو سهی 507شمارهٔ ۱۳۹۶: بی وصل تو ندارد جان با تن آشنایی 508شمارهٔ ۱۳۹۷: نمی یابم به درد دل دوایی 509شمارهٔ ۱۳۹۸: گذشت حسن نگارم ز حد زیبایی 510شمارهٔ ۱۳۹۹: بیا جانا که دردم را دوایی 511شمارهٔ ۱۴۰۰: تا کی بود دو چشمت در عین دلربایی 512شمارهٔ ۱۴۰۱: بتا بدمهر و سنگین دل چرایی 513شمارهٔ ۱۴۰۲: دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی 514شمارهٔ ۱۴۰۳: بیا که با تو نداریم دست بالایی 515شمارهٔ ۱۴۰۴: چنین بیگانه وش آخر چرایی 516شمارهٔ ۱۴۰۵: بربود از من دل دل ربائی 517شمارهٔ ۱۴۰۶: مائیم و سر کوی تو جانا و گدایی 518شمارهٔ ۱۴۰۷: آمد به مشامم ز سر زلف تو بویی 519شمارهٔ ۱۴۰۸: ای مرا پیوند جان جانم تویی 520شمارهٔ ۱۴۰۹: ای روان گشته ز چشمم ز فراقت جویی 521شمارهٔ ۱۴۱۰: در مشک نباشد چو سر زلف تو بویی 522شمارهٔ ۱۴۱۱: جفا تا کی کنی بر ما نگویی 523شمارهٔ ۱۴۱۲: چرا به ترک جفا دلبرا نمی گویی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ