کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به چشم و ابروی شوخ ای دلارام
    ببردی از دلم یکباره آرام
    تو طعم درد هجر، آن روز دانی
    که نوشی جرعه ای خوناب از این جام
    به شست زلف تو پابند گشته
    نمی دانم که چون باشد سرانجام
    خبر داری نگارا کز هوایت
    مرا شهباز دل افتاده در دام
    بگفتم با دل آن آهوی وحشی
    نگشته در جهان با هیچکس رام
    مپز دیگ هوایش را که دایم
    نگردد پخته کاین سودا بود خام
    ز لعلش کام دل مشکل بیابی
    چرا کان نازنین شوخیست خودکام
    گر آری رحمتی بر حال زارم
    تو را ماند به نیکی در جهان نام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha