کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل به غم تو بسته ام و از همه خلق رسته ام
    چون سر زلف خویشتن چند کنی شکسته ام
    یاد من آر از کرم زآنکه به یاد وصل تو
    شاد نگشت خاطرم تا به غمت نشسته ام
    تا به غمت نشسته ام ای بت دلربای من
    رشته مهر و دوستی از همه کس گسسته ام
    گر ز کمان ابروان تیر جفا گشاده ای
    دیده گشاده بر رخت دل به جفات بسته ام
    پرده برافکن از رخت تا نظری ببینمت
    زآنکه به روی چون مهت فال بود خجسته ام
    چند کشم جفای تو چند برم عنای تو
    دست خود از وفای تو و از دل خویش بسته ام
    رحم کن ای حبیب من لطف کن ای طبیب من
    شربتی از لبم بده کز تو عظیم خسته ام
    جان و جهان و صبر و دل در سر کار عشق شد
    با همه درد دل کنون از غم تو نرسته ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha