کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خیال روی تو سلطان دل
    خود چه جوری می کند بر جان دل
    هجر رویت خون گشاد از چشم جان
    دیده ی بیچاره شد مهمان دل
    دردم از حد رفت ای دلبر مگر
    لعل جان بخشت کند درمان دل
    عرض و نام و ننگ من بر باد رفت
    عشق تو بردم سر و سامان دل
    بهر عید رویت ای زیبا نگار
    گشت جان نازنین قربان دل
    کرد بر جانم ستم آن دل بسی
    چون کنم تا کی برم فرمان دل
    دل به جان آمد ز دست دیده ام
    گفت چند ایذا کنی درشان دل
    دیده او را در بلا می افکند
    پس چه باشد این همه تاوان دل
    دل به دریای غمت مستغرقست
    عاقبت تا چون شود پایان دل
    ای دل و دیده نباشد در جهان
    دیده را جز روی تو بستان دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha