کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به جان رسید دل من ز گردش افلاک
    شدست جامه صبرم ز دست هجران چاک
    ز نوشداروی وصلم به جان رسان ورنی
    چو جان رسید به لب حاصلم چه از تریاک
    اگرچه ترک من خسته دل نگار بگفت
    به ترک دوست نگویم به جان او حاشاک
    اگر کنم گذری بر دلش عجب نبود
    چرا که در دل دریا گذر کند خاشاک
    زلال وصل توأم در دهان جان باشد
    هزار سال چو خفتم هنوز در دل خاک
    اگر به وعده وصلت امید خواهد بود
    مرا ز طعنه بدگوی و از رقیب چه باک
    شکار تیغ فراقت مگر منم به جهان
    چو کُشتیم به جفا هم ببند بر فتراک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha