جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۸۶۶: به جان رسید دل من ز گردش افلاک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به جان رسید دل من ز گردش افلاک شدست جامه صبرم ز دست هجران چاک ز نوشداروی وصلم به جان رسان ورنی چو جان رسید به لب حاصلم چه از تریاک اگرچه ترک من خسته دل نگار بگفت به ترک دوست نگویم به جان او حاشاک اگر کنم گذری بر دلش عجب نبود چرا که در دل دریا گذر کند خاشاک زلال وصل توأم در دهان جان باشد هزار سال چو خفتم هنوز در دل خاک اگر به وعده وصلت امید خواهد بود مرا ز طعنه بدگوی و از رقیب چه باک شکار تیغ فراقت مگر منم به جهان چو کُشتیم به جفا هم ببند بر فتراک جهان ملک خاتون