کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگارا وقت آن آمد که گل بر بار خوش باشد
    کنار سبزه و مطرب به روی یار خوش باشد
    میان باغ با ساغر رقیبان برکنار از من
    به روی دوست بنشستن که گل بی خار خوش باشد
    تو با ذوق و تماشا در میان باغ با یاران
    دل مسکینم از هجران چنین افگار خوش باشد
    روا داری که این بی دل چنین مهجور در هجران
    بدین مهجوریم جانا دل اغیار خوش باشد
    میازارم به آزارت چو زارم بر رخت ای گل
    نظر بر روی گل رویان بی آزار خوش باشد
    به روی چون گلت جانا چو بلبل می کنم زاری
    که عاشق در غم معشوق خود بازار خوش باشد
    شبی خواهم به خلوتگاه جان دلبر ز می خفته
    دو چشمم بر رخش چون بخت او بیدار خوش باشد
    اگر باشد مرا صد غم ز هجرش بر دلم شاید
    ولی گر غم خورد بر حال ما غمخوار خوش باشد
    دلم بحر جهانی شد در او سرگشته شد طبعم
    ز دریا گر برون آرد دُری شهوار خوش باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha