کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز ابر بر رخ ماهم نقاب خوش نبود
    ز دیده بر رخ جانم شراب خوش نبود
    تو تا به چند جگر خوردنت بود عادت
    مخور که از جگر ما کباب خوش نبود
    مپوش روی چو خورشید خویشتن به نقاب
    که با رخ چو خورت ماهتاب خوش نبود
    رخت گلست و خوی عارض تو همچو گلاب
    به روی چون گل تو جز گلاب خوش نبود
    لب تو شکّر شیرین جفا مگو بر من
    که تلخ گفتن ار آن لب جواب خوش نبود
    طبیب درد منی نوش خواهم از لب تو
    به صبر کرده ملوث جواب خوش نبود
    در آتشم ز غم رویت ای پری پیکر
    چنانچه در دهنم بی تو آب خوش نبود
    به دیده گفتم خوابت حرام باد امشب
    که با خیال رخ دوست خواب خوش نبود
    جهان ز آب روان می شود چنین معمور
    کنار آب چو باشد سراب خوش نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha