کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مگر صبا ز سر کوی یار می آید
    که بوی سنبل گیسوی یار می آید
    مرا هوای جنون تازه می شود هردم
    که یاد سلسله ی موی یار می آید
    معطّرست دماغ دلم به باد سحر
    از آن سبب که ازو بوی یار می آید
    روا بود که نویسم ز خون دیده و دل
    جواب نامه که از سوی یار می آید
    مرا ز شیوه ی بادام و شکل پسته و گل
    خیال چشم و لب و روی یار می آید
    به ماه عید نظر گر کنم حرامم باد
    مرا چو یاد ز ابروی یار می آید
    شکایت از غم و جور و جفای دهرم نیست
    مرا جفا همه از خوی یار می آید
    دلم به تیغ جفایش بخست جان و جهان
    خوش است از آنکه ز بازوی یار می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha