کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه چاره چونکه دل از وی به کام دل نرسید
    زلال لعل لب او به کام دل نچکید
    به کام دل نرسیدم شبی به دولت وصل
    ز درد روز فراق تو جان به لب برسید
    منه تو بار گران بیش از این به شخص ضعیف
    ستمگرا که از آن پشت طاقتم بخمید
    به حال زار غریبی نزار رحمت کن
    که جان بداد به هجران و روی دوست ندید
    بکرد مرغ دلم در هوای جان پرواز
    که تا شراب مودّت ز جام عشق چشید
    دل ضعیف ستمدیده بلاکش من
    بیا که از دو جهان مهر روی تو بگزید
    بیا و کلبه احزان ما منوّر کن
    ز حد گذشت میان من و تو گفت و شنید
    چه شد چه بود که آن ماه روی مشکین بوی
    به سان آهوی وحشی ز پیش ما برمید
    نشان که داد چو من بنده در جهان یکدل
    بتی ستمگر شوخ ای نگار چون تو که دید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha