کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبا برو ز بر من به سوی آن دلدار
    بپرسش از من مسکین خسته دل بسیار
    مپیچ در سر زلفین عنبرآسایش
    نسیم آن ز سر زلف خود به باد بیار
    بگو که بر من آشفته حال رحمت کن
    که شد به تیغ فراق تو خاطرم افگار
    ز خورد و خواب برآمد دلم به هجرانت
    ترحّمی بکن آخر به دیده ی خونبار
    مکن که عادت تو نیست مردم آزاری
    تو نور دیده ی مایی نخواهمت آزار
    تو فارغی ز من خسته ی پریشان حال
    که خوش به خواب صبوحی و من ز غم بیدار
    چرا به حال جهان التفات می نکنی
    به حرمت هر دو جهان را به لطف دوست بدار
    تو حال زار دل ما مگر نمی دانی
    که شد دلم به فراق تو از جهان بیزار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha