کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون من ندارم جز تو کس جز تو ندارم هیچکس
    فریاد خوانم بر درت آخر به فریادم برس
    آشفته ام چون موی تو بر آرزوی روی تو
    سرگشته ام در کوی تو بر تو ندارم دست رس
    گفتم ز لعلت خسته ام یک شربت آبی ده مرا
    آمد به گوشم زان دو لب گفتا که ما را از تو بس
    کشتی در افکن ای دل مسکین ببین در بحر غم
    سیل فراقش را که چون بگرفت ما را پیش و پس
    گرچه تویی فارغ ز ما ما را میسّر چون شود
    دوری ز روی مهوشت ای نور دیده یک نفس
    تا دل هوایی می برد در دیدن دیدار تو
    این دیده ی مهجور را خوابش نیاید از هوس
    در آرزوی روی چو گلبرگ تو در صبحدم
    فریاد شوقی می زنم مانند بلبل در قفس
    خالی ز عنبر کرده ای بر لعل جان بخشت یقین
    شکّر فروشان لبت خالی نباشند از مگس
    کردم جهانی در سرت سر کرده ای با ما گران
    ظلمی چنین ای نازنین جایز ندارد هیچکس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha