کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفته ام درس ثنای تو ز جان در شب عید
    گرچه از دولت وصل تو بعیدیم به عید
    سر ز شادی به فلک سایم و قدری یابم
    گر شوم در شب هجران تو از وصل سعید
    شد دماغ دل من باز معطّر به صبوح
    تا که بوی سر زلفین تو از باد شنید
    دل آشفته ی سرگشته درافتاد به دام
    تا سر زلف پریشان تو از دور بدید
    رخ زیبای ترا دید مه چاردهم
    بی تکلّف ز تحیر سرانگشت گزید
    چون بدیدم رخ دلبند تو گفتم جانا
    شکر ایزد که مرا جان بر جانان برسید
    دیده ی دهر هرآن گوهر اشکی که فشاند
    بر سر خاک جهان مهر گیاه تو دمید
    ای دلارام تو دانی و خدا می داند
    این دل غمزده از دست فراقت چه کشید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha