کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دست هجر تو دل تنگم به جان رسید
    بس تیر غم که بر دل و جان جهان رسید
    من ناتوان و بی دل و تو پادشاه حسن
    واجب بود به غور دل ناتوان رسید
    بار دگر به دولت وصلت اگر رسم
    گویم غم فراق ولی کی توان رسید
    فریاد من برس که ز دست فراق تو
    فریادم از زمین همه بر آسمان رسید
    چندان ز هجر روی تو آبم ز چشم رفت
    کز فرق ما گذشت و سر فرقدان رسید
    تیغ جفای خلق و خدنگ فراق تو
    از دل گذشت مطلق و بر استخوان رسید
    دل بیش از این تحمّل هجران نمی کنم
    جان جهان ز دست فراقت به جان رسید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha