کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شکر یزدان که مرا مژده جانان برسید
    عاقبت درد مرا نوبت درمان برسید
    ای تن آسوده ز غم باش که جان باز آمد
    و ای دل از غصّه بپرداز که جانان برسید
    رنج درویش علی رغم رقیبان بگذشت
    یوسف مصر نکویی سوی کنعان برسید
    هم نشد سعی من خسته مسکین ضایع
    ناله ی مور به درگاه سلیمان برسید
    رفته بود از غم هجرت سر و سامان بر باد
    سر به راه آمد و تن باز به سامان برسید
    نکند جهد سکندر پس از این سود که خضر
    بی توقّف به لب چشمه حیوان برسید
    گفتی از دست بده جان و جهان از غم ما
    هم در آن لحظه بدادیم که فرمان برسید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha