کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نگار من ز منش گرچه عار می آید
    مرا به عشق رخش افتخار می آید
    چگونه شرح توان داد از غم هجران
    چه جورها به من از روزگار می آید
    امید بود مرا کز دلم غمی ببرد
    بسی غمم به دل از غمگسار می آید
    بیا که در غم هجر تو جان شیرینم
    به لب مرا ز غم انتظار می آید
    بسی دلست به فتراک شوق بر بسته
    مگر که دلبر ما از شکار می آید
    ..... که از پیش او حذر اولیست
    دلا که آن بت چابک سوار می آید
    به دست باش دلا امشب از سر یاری
    که بویی از سر زلف نگار می آید
    اگر جهان همه گلزار می شود باری
    به دست دل ز فراق تو خار می آید
    اگرنه عشق تو باشد مرا چه نام نهند
    جهان ز نام تو با اعتبار می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha