جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۷۰: ز ابر بر رخ ماهم نقاب خوش نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز ابر بر رخ ماهم نقاب خوش نبود ز دیده بر رخ جانم شراب خوش نبود تو تا به چند جگر خوردنت بود عادت مخور که از جگر ما کباب خوش نبود مپوش روی چو خورشید خویشتن به نقاب که با رخ چو خورت ماهتاب خوش نبود رخت گلست و خوی عارض تو همچو گلاب به روی چون گل تو جز گلاب خوش نبود لب تو شکّر شیرین جفا مگو بر من که تلخ گفتن ار آن لب جواب خوش نبود طبیب درد منی نوش خواهم از لب تو به صبر کرده ملوث جواب خوش نبود در آتشم ز غم رویت ای پری پیکر چنانچه در دهنم بی تو آب خوش نبود به دیده گفتم خوابت حرام باد امشب که با خیال رخ دوست خواب خوش نبود جهان ز آب روان می شود چنین معمور کنار آب چو باشد سراب خوش نبود جهان ملک خاتون