کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما را به جهان جز غم تو یار نباشد
    جز جستن وصل تو مرا کار نباشد
    از گلشن وصل تو من خسته جگر را
    در پای دلم جز اثر خار نباشد
    چون سرو روان گر گذری پیش من آری
    در پای تو جز جان من ایثار نباشد
    دانی به چه شرط این بتوان کرد که آن دم
    در مجلس ما صحبت اغیار نباشد
    هستی تو طبیب دل پردرد جهانی
    لیکن دل تو در غم بیمار نباشد
    حال من غمدیده تو بنگر که چه باشد
    بیمار غم عشقم و تیمار نباشد
    گویند که دل را بده از دست به دلدار
    دل داده ز دستم من و دلدار نباشد
    بیداری شبهای من خسته عجب نیست
    در درد فراق تو که بیدار نباشد
    در کوی تو بارست سگان را به چه معنی
    این بنده مهجور تو را بار نباشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha