کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون دیده ام به هجر رخت پر ز خون بود
    ما را اگر دمی بنوازی تو چون بود
    مسین دل ضعیف من ای نور دیدگان
    با درد اشتیاق تو عضوی زبون بود
    گفتم مگر شبی بنوازی مرا به لطف
    نگذاردم که بخت بدم رهنمون بود
    گشتم یقین و طالع خویش آزموده ام
    بختم همیشه چون سر زلفت نگون بود
    مویی شد از خیال رخت تن ز روز هجر
    کاهی شود اگرچه کُه بیستون بود
    بگذار کاین دلم ز فراقت حزین شود
    چون از زبان من به تو صد آفرین بود
    چون قامتت بگو سخنی راست، کج مگو
    تا کی قدم ز بار فراقت چو نون بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha