کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا دل مسکین من دیوانه شد
    در غم عشق رخت افسانه شد
    تا شد او با درد عشقت آشنا
    بی تکلّف از جهان بیگانه شد
    خان و مان بر باد مهرت داده ام
    تا غم روی توأم همخانه شد
    بوسه ای می خواستم گفتی که نه
    شکر کردم چون لبت پروانه شد
    همچو مویی در غمت بگداختم
    تا ز زلفت تاره ای در شانه شد
    شمع رویت را شبی دیدم ز جان
    دل برفت و پیش او پروانه شد
    تا فرورفتم به بحر عشق تو
    جان شیرین در سر دردانه شد
    گفتم آخر یک نظر بر ما فکن
    یار ما را یک زمان پروا نه شد
    همچو حلقه بر درش سر می زنم
    یک در از وصلش به رویم وا نه شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha