کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا چند با دل من مسکین جفا کند
    آن بی وفا نگار به ترک وفا کند
    هست او طبیب این دل محزون ناتوان
    واجب کند که درد دلم را دوا کند
    کامم ز شربت شب هجران شدست تلخ
    کامم چه باشد ار ز لب خود دوا کند
    او پادشاه حسن و ملاحت از آن شدست
    تا گوش و هوش و دیده به سوی گدا کند
    آن سرو نازنین چه شود در میان باغ
    گر پشت بر جفای خود و رو به ما کند
    دل برد از دو دستم و در خون جان شدم
    با دوستان بپرس چرا ماجرا کند
    حال من غریب که گوید به پیش دوست
    آری مگر که باد صبا این ادا کند
    با دلبرم بگوی که بیگانه خو چراست
    وقتست کاو نظر به سوی آشنا کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha