کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بحمدالله شب هجران سرآمد
    درخت وصل جانان در بر آمد
    به کوری دشمنان سرو سمن بوی
    ز ناگاه از در بختم درآمد
    صبوحی را به چشم بخت منظور
    نظر ما را به روی دلبر آمد
    عجب دیدم ز بخت واژگونم
    که سرو قد یارم در بر آمد
    ز سودای دو زلف تابدارش
    قلم سان دودم از دل بر سر آمد
    به تیر غمزه ی شوخش مرا کشت
    به دل بردن ز عالم بر سر آمد
    به فتراکم ببست آن شوخ دیده
    به دامم گفت صیدی لاغر آمد
    رخم زر گشت از هجران و اشکش
    به مروارید غلطان بر زر آمد
    برآمد ماهم از مطلع سحرگاه
    مرا چون جان شیرین درخور آمد
    ببردی دل ز ما یکباره باری
    جهانی در غمت از دل برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha