کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو زلف خویش چرا عهد یار بشکستند
    چرا به تیغ جفا جان خستگان خستند
    ز محنت شب هجران و اشتیاق وصال
    به چشم حسرت ما راه خواب دربستند
    قسم به روی چو خورشید تو که هشیاران
    به بوی زلف تو جانا هنوز سرمستند
    به چشم دوست که یاران خشم رفته ی ما
    به شکل ابروی دلدار باز پیوستند
    سرم برفت ز سودای عاشقان رخش
    همیشه داغ غم عشق دوست بربستند
    فدای روی تو کردند ای صنم دل و جان
    از آن جهت ز غم روزگار وارستند
    نمی رود ز خیالم دمی که مردم چشم
    مدام دیده ی جان در جمال او بستند
    از آتش غم عشقت که در جهان افتاد
    کنون ز باد هوایت چو خاک ره پستند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha