جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۶۰۹: چو زلف خویش چرا عهد یار بشکستند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو زلف خویش چرا عهد یار بشکستند چرا به تیغ جفا جان خستگان خستند ز محنت شب هجران و اشتیاق وصال به چشم حسرت ما راه خواب دربستند قسم به روی چو خورشید تو که هشیاران به بوی زلف تو جانا هنوز سرمستند به چشم دوست که یاران خشم رفته ی ما به شکل ابروی دلدار باز پیوستند سرم برفت ز سودای عاشقان رخش همیشه داغ غم عشق دوست بربستند فدای روی تو کردند ای صنم دل و جان از آن جهت ز غم روزگار وارستند نمی رود ز خیالم دمی که مردم چشم مدام دیده ی جان در جمال او بستند از آتش غم عشقت که در جهان افتاد کنون ز باد هوایت چو خاک ره پستند جهان ملک خاتون