جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۵: بحمدالله شب هجران سرآمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بحمدالله شب هجران سرآمد درخت وصل جانان در بر آمد به کوری دشمنان سرو سمن بوی ز ناگاه از در بختم درآمد صبوحی را به چشم بخت منظور نظر ما را به روی دلبر آمد عجب دیدم ز بخت واژگونم که سرو قد یارم در بر آمد ز سودای دو زلف تابدارش قلم سان دودم از دل بر سر آمد به تیر غمزه ی شوخش مرا کشت به دل بردن ز عالم بر سر آمد به فتراکم ببست آن شوخ دیده به دامم گفت صیدی لاغر آمد رخم زر گشت از هجران و اشکش به مروارید غلطان بر زر آمد برآمد ماهم از مطلع سحرگاه مرا چون جان شیرین درخور آمد ببردی دل ز ما یکباره باری جهانی در غمت از دل برآمد جهان ملک خاتون