جهان ملک خاتون
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۶: نگارا وقت آن آمد که گل بر بار خوش باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگارا وقت آن آمد که گل بر بار خوش باشد کنار سبزه و مطرب به روی یار خوش باشد میان باغ با ساغر رقیبان برکنار از من به روی دوست بنشستن که گل بی خار خوش باشد تو با ذوق و تماشا در میان باغ با یاران دل مسکینم از هجران چنین افگار خوش باشد روا داری که این بی دل چنین مهجور در هجران بدین مهجوریم جانا دل اغیار خوش باشد میازارم به آزارت چو زارم بر رخت ای گل نظر بر روی گل رویان بی آزار خوش باشد به روی چون گلت جانا چو بلبل می کنم زاری که عاشق در غم معشوق خود بازار خوش باشد شبی خواهم به خلوتگاه جان دلبر ز می خفته دو چشمم بر رخش چون بخت او بیدار خوش باشد اگر باشد مرا صد غم ز هجرش بر دلم شاید ولی گر غم خورد بر حال ما غمخوار خوش باشد دلم بحر جهانی شد در او سرگشته شد طبعم ز دریا گر برون آرد دُری شهوار خوش باشد جهان ملک خاتون