کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بحر غم دلم به کرانه نمی رسد
    کشتی وصل ما به میانه نمی رسد
    چندانکه آه می زنم از تیغ جور تو
    آن تیر آه ما به نشانه نمی رسد
    چون زلف دلبران دل سرگشته ام ز غم
    آشفته شد چنانکه به شانه نمی رسد
    بسیار محنتی به جهان دیده ام ولی
    هیچم به درد جور زمانه نمی رسد
    یار مرا بسیست چو ما یار در جهان
    ما را خیال یار یگانه نمی رسد
    چشمم به راه بود که جانان رسد به ما
    در گوش جان به غیر فسانه نمی رسد
    جانا چو عهد ما بشکستی به دست جور
    بر ما تو را گرفت و بهانه نمی رسد
    یک دم نمی رود ز غم تو که بر دلم
    از آتش فراق زبانه نمی رسد
    گفتم به وصل خویش مرا دستگیر باش
    گفتا وصال ما به جهان نه نمی رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha